راز

  • ۰
  • ۰

با کودک بدخلق چگونه رفتار کنیم؟

اگر کودک بدخلقی دارید و در نوع رفتار با او دچار مشکل شده اید می توانید با راهکارهای این مطلب دانش لازم را برای نوع رفتار با کودک بدخلق کسب کنید.

 

فرزند نوجوان‌تان به راحتی روی شما دست بلند می‌کند و موقع خشم هر چیزی را به سمت‌تان پرت می‌کند. شما در مقابل او درمانده‌اید. شاید اگر هر کس دیگری جای او چنین رفتاری داشت به راحتی با او برخورد می‌کردید. این موقعیت که بارها تکرار شده برایتان شرم آور است. بیان چنین مساله‌ای برای دیگران باعث خجالت‌تان می‌شود و هرچند که وضعیت دشوار و غیرقابل تحملی دارید اما نمی‌دانید چطور باید واکنش نشان بدهید.

 

آزار و خشونت پدر ومادر که پیش از بلوغ کودک آغاز می‌شود یک رفتار درگیرکننده است که معمولا بیشتر از چندین بار در هفته تکرار می‌شود. خشونت فرزند می‌تواند آزارهای کلامی باشد یا تحقیر و تهدید والدین یا حتی کتک و انواع آزارهای جسمی دیگر. اگر شما هدف چنین خشونتی قرار بگیرید دائما ترس و نگرانی دارید که فرزندتان چه خواهد کرد.‏

 

آزار والدین توسط کودک باعث ایجاد شرمندگی، خشم، ناتوانی و بحران می‌شود. کودک والدینش را فلج می‌کند چون پدرومادر نمی‌دانند در برابر این وضعیت چه واکنشی نشان بدهند. آنها اغلب خود را زیر سوال می‌برند چون منشا این رفتار را در خود و نحوه تربیت و آموزش جستجو می‌کنند. چیزی که برای والدین دردناک و عجیب است این است که آنها در روابط اجتماعی، کار و روابط خانوادگی بسیار موفق هستند.‏

 

آیا فرزندم یک آزارگر است؟
بله، اگر او شما را تهدید می‌کند، کتک می‌زند و به اشیای خانه آسیب وارد می‌کند او یک آزارگر است. اما بسیاری از والدینی که در چنین موقعیتی قرار دارند نمی‌توانند این حقیقت را بپذیرند. از خودتان بپرسید آیا اگر هر کس دیگری جز فرزندتان چنین رفتاری با شما داشت او را خشن، آزارگر و بیمار نمی‌خواندید؟ پاسخ صادقانه شما به همین پرسش ساده مشخص می‌کند که در چه شرایطی قرار دارید.‏

 

نشانه‌های هشدار دهنده ‏
این نشانه‌های هشدار دهنده به والدی که نمی‌داند فرزند آزارگر دقیقاً یعنی چه کمک می‌کند. طبیعی است که فرزندتان بخواهد برخی از محدودیت‌های ایجاد شده را کنار بزند. بچه‌ها برای رسیدن به خواسته‌ای که محدود کرده‌اید بارها و بارها از شما درخواست می‌کنند. اما در نهایت در برابر انکار و ممانعت شما تسلیم می‌شوند. اما کودک یا نوجوانی که برای رسیدن به خواسته اش تهدید می‌کند و والدش را نگران می‌کند که اگر تسلیم نشود اوضاع بهم می‌ریزد او یک آزارگر است.‏

 

آیا همیشه جنگ و دعوایی به پا است؟
هر بچه‌ای ممکن است گاهی اعتراض کند و دعوایی راه بیندازد. اما کودکان باید به قدرت و اراده والدین احترام بگذارند. کسی که به راحتی مرزهای خانواده را رد می‌کند و نگران عواقب آن نیست و در برابر اعتراض دیگران جنگ و دعوا به راه می‌اندازد رفتاری طبیعی ندارد.‏

 

آیا او نمونه‌ای از خشونت است؟
بچه‌ها عصبانی می‌شوند، دری را به هم می‌کوبند و چیزی را به زمین پرت می‌کنند. شما می‌توانید کودکی خودتان را به یاد بیاورید که چطور بخاطر خشم همه چیز را بهم می‌ریختید و در اتاقتان را می‌کوبیدید. اما در روند رشد هر کودکی می‌فهمد این راه رسیدن به خواسته‌ها یا اعتراض به چیزی نیست و خیلی زود تسلیم می‌شود. یک کودک خشونت طلب اینطور فکر نمی‌کند. او برای رسیدن به خواسته‌اش و یا صرفاً برای نشان دادن خشم درونی‌اش هر کاری می‌کند. از کتک زدن شما و دیگران ابایی ندارد، هر چیز گرانبهایی را می‌شکند، از چاقو برای تهدید استفاده می‌کند، اشیا را به سمت دیگران نشانه می‌گیرد، در را می‌شکند، دیوار را خراب می‌کند و هر رفتار خشن دیگری را نمایش می‌دهد. او از فحاشی و توهین ابایی ندارد و برایش اهمیتی ندارد که شما والد او هستید، بی حرمتی، استفاده از الفاظ رکیک و توهین و تحقیر برای او بسیار عادی است.‏

 

چرا او یک آزارگر است؟
پدرومادرها در برابر فرزند آزارگر احساس گناه می‌کنند و مسئولیت این رفتارها را به عهده خود می‌گذراند: «اگر من پدررمادر خوبی بودم او اینطور نبود». اما برای رفتارهای پرخاشگرانه و آزارهای فرزندتان دلایل زیادی وجود دارد: محدودیت‌های رفتاری کم، مصرف مواد، مهارت‌های سازگاری ضعیف، شرایط روانی مثل اختلال تمرکز، بیش فعالی و اختلال ارتباط و مهارت‌های رفتاری همگی عوامل موثر در ایجاد چنین خشونتی هستند.‏

 

واکنش به آزار والدین
خشونت‌طلبی و آزارگری بخشی از روند رشد در کودکی و نوجوانی نیستند. این یک مرحله از رشد فرزندتان نیست که بخواهید آن را انکار کنید. شما ممکن است بخاطر ضعف و ناتوانی خودتان (نمی‌گوییم علاقه به فرزند چون تحمل این شرایط نشانه علاقه نیست) با این وضعیت کنار بیایید، اما او هرگز رفتارهایش را محدود به پدرومادرش نخواهد کرد و با دیگران نیز چنین خواهد کرد. اما چیزی که باید بدانید این است که او همه چیز را در همین خانه می‌آموزد؛ او یاد می‌گیرد چه چیزی مجاز و چه چیزی غیرمجاز است. به همین دلیل بسیار مهم است که شما به چنین رفتارهایی واکنش نشان بدهید.‏

 

محدودیت‌های جدی‌تری ایجاد کنید
فرزند شما باید حد و حدود هرچیزی را بداند. شما نباید از روی ترس اجازه بدهید او با قلدری و پرخاش از این مرزها عبور کند. اجازه بدهید او نتیجه شکستن قوانین تعیین شده را ببیند نه اینکه شما بخاطر پایبندی خود به این قوانین و تسلیم نشدن،از او بترسید. تا زمانی که حد و حدود تعیین نکرده‌اید، زود تسلیم می‌شوید چون می‌ترسید، او به رفتارهای افسارگسیخته‌اش ادامه خواهد داد.‏

 

حرف زدن درباره خشونت
با فرزندتان درباره مصادیق خشونت حرف بزنید و برایش مشخص کنید که چرا زدن، فحاشی و توهین خشونت هستند. حتی لازم است بگویید که از نظر قانونی چنین رفتارهایی چه تبعاتی دارد. در عین حال اگر شما والدی هستید که هرگز به پلیس زنگ نخواهید زد، او را از خود دور نخواهید کرد و جدیت دیگری نیز ندارید از این نوع تهدیدها برای کنترل خشم فرزندتان استفاده نکنید. چون وقتی چنین رفتاری از شما سر نمی‌زند او همه حرف‌های دیگرتان را نیز جدی نمی‌گیرد.‏

 

درمان اختلالات
خشونت‌های فرزندتان در اغلب موارد وابسته به نوعی اختلال روانی یا رفتاری هستند. به همین دلیل ضروری است که برای کنترل و حل این مشکل ابتدا مشکلات روحی و روانی فرزندتان را حل کنید. برای تشخیص شما نیاز به روانپزشک و روان درمان دارید. تا زمانی که ریشه مشکلات فرزندتان را پیدا نکنید عملا نمی‌توانید آن را از بین ببرید. ‏

 

علاوه براین شما باید همه چیز را از نو بررسی کنید، اشتباهات تربیتی گذشته، مشکلات رفتاری خودتان، رابطه شما با والد دیگر و کودک و همچنین تجربه‌ها یا ترومایی که کودک در گذشته داشته است همگی مهم هستند.‏

 

مراقب خودتان باشید
زندگی با یک کودک آزارگر به اندازه زندگی با هر فرد آزارگر دیگری ترسناک، ناامیدکننده و دشوار است. کسی که در معرض خشونت است دچار یک ترس دائمی است، اعتماد به نفس کافی ندارد، در معرض ابتلا به افسردگی و اختلال اضطراب است و تقریبا هر روز وضعیت دشوار و متفاوتی را تجربه می‌کند. برای حل مشکلات فرزندتان باید آدمی قوی و توانمند باشید، نترسید و مثل بازنده‌ها رفتار نکنید. این یعنی شما نیاز به حمایت‌های عاطفی دارید، درست است که توضیح این شرایط و درخواست کمک از دیگران برایتان بسیار سخت، شرم‌آور و ناراحت کننده است اما کسانی به جز دوست و اعضای فامیل می‌توانند به شما در این وضعیت کمک کنند؛ همسـر، مــشاور، روان درمان، گروه‌هــای روان درمانی، گروه‌های دوستی مجازی و انجمن‌های حمایتی مجازی در توانمند سازی شما موثر خواهند بود، از این حمایت‌ها دورنمانید چون راه اصلاح فرزندتان نیاز به زمان، صبر و حوصله دارد.‏

 

در این جا ۱۰ روش برای برخورد با کودک بد خلق از سوی کارشناسان و والدین برای شما آورده شده است.

 

1. کودک را نادیده بگیرید
جی هوکر، متخصص اطفال روچستر در مینه سوتا می گوید: «هنگامی که کودکتان بدخلق می شود، عقل اش را از دست می دهد، احساسات اش مختل می شود و بخشی از مغزش از کار می افتد؛ قسمتی که تصمیم می گیرد و قضاوت می کند.» دکتر الن کازدین، نویسنده کتاب روش کازدین برای والدین و کودکان بدخلق می گوید: «به همین دلیل است که در این شرایط منطق کمکی نمی کند زیرا بخش منطقی مغز از کار می افتد.» همان طور که شما هنگام غرق شدن کسی نمی توانید به او شنا بیاموزید، در مورد بدخلقی نیز چنین است. هیچ چیزی در آن لحظه وجود ندارد که شرایط را بهبود بخشد. در واقع تقریبا هر چه شما بیشتر تلاش کنید، بدتر می شود. بنابراین بهتر است زمانی که عصبانیت اش از بین رفت با او صحبت کنید.

 

2. به او فرصت دهید
لیندا پرسن، پرستار و نویسنده کتاب معجزه تربیت می گوید: «کودکان گاهی احتیاج دارند تا عصبیات خود را تخلیه کنند، بنابراین به آن ها اجازه دهید این کار را انجام دهند. (فقط مطمئن شوید که او به خودش صدمه نمی زند.) من به این روش اعتقاد دارم زیرا به کودکان می آموزد تا عصبانیت خود را به روشی غیر مخرب تخلیه کنند. آن ها قادرند، بدون درگیری با شما، خشم خود را بیرون بریزند، سپس کنترل خود را به دست آورند.» این روش می تواند به تنهایی و بدون توجه شما به او کارساز باشد.

 

3. حواس او را پرت کنید
اگر در شرایط بدخلقی کودک تان او را سرگرم چیزی کنید که برایش جالب است، بدخلقی خود را فراموش خواهد کرد. آلیسا فیتزجرالد، مادر دو فرزند از ماساچوست، می گوید: «کیف من پر از وسایلی است که حواس کودک ام را پرت می کند مثل اسباب بازی، کتاب و اسنک های خوشمزه.» زمانی که کودک بدخلق می شود، تما عصبانیت خود را بیرون می ریزد تا زمانی که چیزی توجه اش را به خود جلب کند. او اضافه می کند: «من به این نتیجه رسیدم که این روش می تواند حتی قبل از شروع بدخلقی کارساز باشد، البته اگر به موقع اجرا شود.» اگر کودک شما به علت این که شما او را از خرید غلات فوق العاده شیرین شده منع کردید بدخلق شد، به سرعت حواس او را با چیز دیگری پرت کنید. برای مثال به او بگویید: «من می خواهم چند تا بستنی بخرم، می توانی به من در انتخاب آن کمک کنی؟» یا «اون جعبه خرچنگ ها را ببین!» لوی می گوید: «کودکان محدوده توجه شان کوتاه است به این معنی که به آسانی حواس شان پرت می شود.» بنابراین شما باید نقش خود را تغییر دهید و او را سرگرم کنید.

 

4. دریابید چه چیز واقعا کودک شما را بد خلق می کند
دکتر هوکر می گوید: «این روش برای کودکان زیر ۲ سال و نیم است. کودکان در این سن دامنه لغات شان تنها ۵۰ کلمه است و نمی توانند بیش از دو کلمه را با هم ترکیب کنند. ارتباط آن ها محدود است در حالی که احتیاجات و خواسته های فراوانی دارند. زمانی که شما پیام آن ها را دریافت نمی کنید یا به اشتباه متوجه می شوید، بدخلقی آن ها آغاز می شود.» یک روش این است که زبان نشانه ها را به او یاد دهید. به او بیاموزید که چگونه کلمات پایه مانند بیشتر، غذا، شیر و خستگی را نشان دهند. این روش کارساز است.

 

5. او را در آغوش بگیرید
لوی می گوید: «شاید فکر کنید که این روش آخرین مرحله ای است که می خواهید انجام دهید اما واقعا می تواند به آرام شدن کودک شما کمک کند. منظور من آغوشی زیاد و پر از انرژی است نه یک نوازش کوتاه. سعی کنید هنگامی که او را در آغوش گرفتید، کلمه ای سخن نگویید. آغوش می تواند به کودک حس امنیت دهد و به او نشان دهد که برایتان مهم است، حتی اگر با رفتار او موافق نیستید.» گاهی آن ها احتیاج به جای امنی دارند تا احساسات شان را تخلیه کنند.

 

6. به او غذا دهید
لوی می گوید: «خستگی و گرسنگی دو دلیل بزرگ بدخلقی است. اغلب بسیاری از والدین نزد من می آیند و از این که کودک شان هر روز بدخلق است، شکایت می کنند، تا این که مشخص شد آن ها هر روز قبل از ناهار یا زمان چرت و صبح زود این گونه رفتار می کنند. پیشنهاد من این است که به او غذا، آب و سبزیجات دهید یا حتی او را به رختخواب ببرید و بگذارید کمی تلویزیون ببیند. به خودتان فکر کنید که وقتی خواب تان بهم می ریزد، چقدر بدخلق می شوید. کودکان به خواب و غذای بیشتری احتیاج دارند بنابراین تاثیر آن نیز چند برابر خواهد بود.

 

7. به رفتار کودک خود انگیزه دهید
شما می توانید کودک تان را با پاداش تشویق به انجام کاری کنید. برای مثال اگر می خواهید به رستوران بروید، به او بگویید: «الکس! امشب مامان از تو می خواهد که آن جا بنشینی و شام ات را کامل بخوری. من واقعا فکر می کنم که تو می توانی این کار را انجام دهی. اگر این کار را بکنی، وقتی به خانه برگشتیم می توانی فیلم ببینی.» دکتر پرسن می گوید که پیشنهاد رشوه اگر قبل از شروع بدخلقی، نه در وسط آن، داده شود، خوب است. اگر کودک شما این موضوع را فراموش کرد، به آرامی موضوع را به او گوشزد کنید.

 

8. به آرامی با او صحبت کنید
گفتن این جمله آسان تر از عمل به آن است. اما کارشناسان به شما توصیه می کنند که باید خونسردی خود را در طول بدخلقی کودک تان حفظ کنید. در غیر این صورت شما درگیر بحث با او می شوید و همه چیز خراب می شود. به علاوه، بخشی از بدخلقی کودک تان جلب توجه شماست و برای او مهم نیست که عمل اش منفی یا مثبت است. تمام چیزی که او اهمیت می دهد این است که شما ۱۰۰% آنچه را که می خواهد به او بدهید. آرام صحبت کردن شما به او نشان می دهد که رفتار بد او روی شما تاثیری نخواهد گذاشت و به شما نیز کمک می کند تا آرام باشید. در واقع صدای آرام شما هم برای شما و هم برای کودک تان اهمیت دارد. اگر شما عصبی باشید، کودک تان نیز عصبی می شود.

 

9. لبخند بزنید
هر پدر و مادری از بدخلقی در ملا عام به دلایلی هراس دارد. شاید شما فکر می کنید که دیگران شما را مادری بد می پندارند که کودکی غیر قابل کنترل تربیت کرده اید. اما تنها به شیوه ای بیاندیشید که بهترین نتیجه را خواهد داشت. همه کودکان باهوش اند، بنابراین اگر شما تنها به دلیل این که نمی خواهید او در مقابل دیگران بدخلقی کند، به او اجازه دهید آنچه می خواهد انجام دهد، در این صورت او با خود می گوید که این روش عملی است. در این شرایط بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که لبخند بزنید و وانمود کنید همه چیز خوب است. اما دیگران چه فکر می کنند؟ تحقیقات نشان می دهد که دیگران تنها به عکس العمل شما فکر می کنند. اگر آرام باشید و طوری رفتار کنید که گویی همه چیز تحت کنترل شما است، حتی اگر کاری برای آرام کردن او نکنید، آن ها فکر می کنند که شما مادر خوبی هستید.

 

10. مکان خود را تغییر دهید

دور کردن کودکان از مکانی که موجب بدخلقی آن ها شده، می تواند آرام شان کند. این درباره زمان هایی که شما بیرن از منزل هستید نیز کارساز است. اگر کودک تان برای یک اسباب بازی یا شکلات بد خلق شد، او را به جای دیگری ببرید تا بدخلقی اش تمام شود. تغییر مکان منجر به تغییر رفتار می شود.

  • نرگس عزیزی
  • ۱
  • ۰

کارش را بلد است

کارشان را خوب بلدند، می توانند دوست خوبی برایت باشند و صبح ها بیش از هرکسی دیگر، به دادت برسند..می توانند جوری گونه های پریده ات را رنگ بزنند که کسی بویی از آشفتگی ات نبرد..می توانند لب هایت را چنان سرخ کنند تا وقتی لبخندهای ساختگی می زنی، تو را شاد و پر انرژی نشان دهند و جوری دندان های سفیدت را به رخ بکشند که کسی متوجه سرخی چشم های تا صبح نخوابیده ات نشود، لوازم آرایشت کارشان را بلدند، خیالت جمع..


  • نرگس عزیزی
  • ۱
  • ۰

عـوامل افـسردگی در جـوامع امروزی چیست ؟

 
کودکی را به خاطر بیاورید؛ روزهایی که با پر کردن یک گلدان گل از آب، قهقهه می زدید یا با خرید یک عروسک تازه، هفته ها شاد می ماندید. شاید از آن روزها تا امروز زمان زیادی نگذشته باشد اما در همین زمان کوتاه، چیزی را از دست داده اید که به دست آوردنش آسان نیست.

محققان می گویند نه تنها شما دیگر به سادگی روزهای کودکی تان نمی خندید؛ بلکه مردم دیگر کشورها هم مهارت خندیدن و آسان خوشحال شدن را از دست داده اند. از نظر آنها، دنیای مدرن در کنار تمام هدیه هایی که به زندگی ما داده، افسردگی را هم با خودش آورده است.

به همین بهانه، از دکتر جمشیدی بیگدلی، روانشناس و مشاور و دکتر افسر افشار نادری، جامعه شناس پرسیدیم چرا ما و دیگر مردم جهان، مانند چند دهه قبل آرام و خوشحال نیستیم. آنها می گویند اغلب ما مهمترین متهمان بالا رفتن آمار افسردگی را نمی شناسیم و به آسانی اجازه می دهیم در زندگی مان جا خوش کنند.

متهم شماره 1: بیکاری

بیگدلی: نبود رضایت شغلی در گروهی از افراد باعث افسردگی می شود، گذشته از بالا بودن آمار بیکاری، تصور افراد از شغل ایده آل اغلب محقق نمی شود. فرد با زحمت زیاد در دانشگاه وارد می شود که از نظرش پول ساز است اما تا زمانی که فارغ التحصیل می شود، بازار کار اشباع شده و باز ناکام و سرخورده می شود.

افشار نادری: نبود امنیت اجتماعی و فرهنگی یکی از اصلی ترین دلایل افسردگی به شمار می آید. بسیاری از افراد به آینده خود اطمینان ندارند و تصور می کنند جامعه ای که در آن زندگی می کنند، انتظاراتشان را برآورده نمی کند. نبود شغلی که با انتظارات فرد همخوانی داشته باشد یا نبود امکاناتی که انتظارات او از آینده را برآورده کند به ناکامی می انجامد و افسردگی گروه بزرگی از افراد را به دنبال می آورد.

متهم شماره 2: بی پولی

افشار نادری: این روزها در جامعه ما و برخی کشورهای دیگر، شرایط بی ثبات اقتصادی و تورم بر مشکلات افراد می افزاید. فردی با تمام نیرو کار می کند اما می بیند با وجود همه تلاش هایش، نمی تواند بعد از گذشت سال ها برای خود خانه بخرد یا امکانات یک زندگی باثبات و آرام را فراهم کند. اینجاست که او می بیند جامعه نمی تواند انتظاراتش را برآورده کند و دچار یأس و دلزدگی می شود که افسردگی اش را به همراه می آورد. این مشکلی است که در سال های اخیر بسیاری از کشورهای در حال توسعه با آن روبرو بوده اند. در کشورهای توسعه یافته، سیستم پیشرفته رفاهی تعریف شده که تغییرات سیاسی و اجتماعی چندان خللی در آن ایجاد نمی کنند اما متاسفانه کشورهای در حال توسعه، تا رسیدن به آن شرایط فاصله زیادی دارند.

بیگدلی: تفاوت طبقاتی بالا از دیگر عوامل افسردگی است. در دنیای امروز، بی پولی لحظه به لحظه احساس حقارت را به فرد منتقل می کند. وقتی فرد می بیند که شخص دیگری در طبقه بالاتر از او به راحتی به آرزوهایی که از نظرش دست نیافتنی است می رسد، دچار احساس سرخوردگی می شود.

متهم شماره 3: تک فرزندی

افشار نادری: کوچکتر شدن خانواده ها نمی تواند تاثیر منفی روی سلامت روان والدین بگذارد، چون برای آنها صرفا داشتن فرزند مهم است و نه تعداد آن. چه بسا که فرزندان کمتر، با کمتر کردن مسوولیت والدین از افسرده شدن آنها جلوگیری کنند اما این اتفاق، ممکن است مشکلاتی را برای فرزندان به دنبال داشته باشد. به ویژه اگر نتوانند با همسن و سالان خود ارتباط برقرار کنند، ممکن است تنهایی تاثیرات نامطلوبی را بر روانشان بگذارد. اما این ماجرا روی دیگری هم دارد. افسردگی در جوامع، به شکل های متفاوتی گروه های مختلف را درگیر می کند. افسردگی سالمندان مشکلی است که این روزها در موردش بسیار می شنویم. نبود امکانات و حمایت های مالی، منابع اطلاعاتی، ابزاری و… سالمندان را به انزوا می کشاند و افسردگی را به دنبال می آورد و تنهایی دوران پیری هم تحمل مشکلات اجتماعی بسیاری را که سالمندان با آن روبرو هستند دشوارتر می کند.

بیگدلی: تعداد فرزندان بیشتر در نسل های قبل، می توانست مانعی برای افسردگی باشد. بچه ها پشت سر هم به دنیا می آمدند و دیگر مجالی برای ننر پروری وجود نداشت. اگر بچه غذایش را نمی خورد، بچه دیگری فورا غذایش را می خورد. هیچ کس تنها کانون توجه خانواده نبود اما تک فرزندهای امروزی، آنقدر توجه بی دریغ والدین را می بینند که با وارد شدن به جامعه و دیدن کوچکترین بی توجهی، سرخورده می شوند.

متهم شماره 4: بی ذوقی

بیگدلی: مشکل بزرگی که جامعه امروز ما با آن روبروست، کمبود هیجانات مثبت است. ما برای زندگی ذوق نداریم. اگر بسیاری از افراد را به مجلس عزا یا عروسی دعوت کنید، واکنش چندان متفاوتی را مشاهده نمی کنید. کمبود هیجانات مثبت، باعث می شود زود خسته شویم و توان انجام دادن کارهای سخت را نداشته باشیم. ما به شکلی تربیت شده ایم که انگار برای شاد بودن باید دنبال دلیل و بهانه محکمی بگردیم، اما انگار غمگین بودن حق ذاتی و طبیعی ماست. از سوی دیگر، انگار نوعی درماندگی آموخته شده در ما هست. مدام می گوییم می دانم که موفق نمی شوم، آیه یاس می خوانیم و به همین دلیل زود دست از تلاش می کشیم.

متهم شماره 5: آلودگی ها

افشار نادری: آلودگی صوتی تنها مشکل جوامع امروزی نیست. گذشته از هیاهو و صوت های مزاحمی که تاثیر نامطلوبی بر روان افراد می گذارند، دیگر انواع آلودگی ها هم روان آدم ها را تهدید می کند. آلودگی هوا این روزها یکی از دلایل مسلم افسردگی و مشکلات روانی مختلف به شمار می آید. گذشته از تاثیر مستقیمی که این آلودگی ها بر سلامت روان می گذارند، با مبتلا کردن گروه بزرگی از افراد به مشکلات جسمی، تنفسی، ناباروری، سقط جنین و… سلامت روان آنها را هم تهدید می کند. در دنیای امروزی، بیماری ها یا اختلالاتی که به علت آلودگی ها ایجاد می شود، یکی از دغدغه های بزرگ انسان هاست؛ دغدغه ای که آرامش را از آنها می گیرد و سلامت روانشان را به خطر می اندازد.

متهم شماره 6: ازدواج دیر هنگام

بیگدلی: بسیاری از پژوهش ها نشان می دهند افراد متاهل کمتر افسرده می شوند و خودکشی می کنند و با توجه به این یافته ها، پیش بینی اینکه مجرد ماندن طولانی به سلامت روان آسیب می زند، کار دشواری نیست. البته ازدواج هم همیشه سلامت بیشتر روان را به دنبال ندارد. این اتفاق تاثیری دو پهلو بر روان می گذارد. یک ازدواج موفق در شرایط خوب اقتصادی و همراه با رضایت دو طرف، آنها را در برابر تهدیدهای روانی بیمه می کند، اما ازدواج ناموفق، با بالا بردن آمار طلاق که این روزها شاهد آن هستیم، تهدیدی جدی برای سلامت روان جامعه تلقی می شود.

متهم شماره 7: هجوم انتخاب های بی شمار

بیگدلی: قرار داشتن در معرض انتخاب های زیاد، یکی از مشکلات بزرگ انسان ها در دنیای مدرن است. افراد با انتخاب های زیادی مواجه هستند اما اغلب مهارت تصمیم گیری را ندارند. تنها تصور می کنند که آری گفتن به یک انتخاب، به معنای نه گفتن به هزاران انتخاب دیگر است. این موضوع از خرید یک لباس گرفته تا انتخاب شغل و حتی ازدواج همه را تحت تاثیر قرار می دهد و کافی است فرد اعتماد به نفس پایینی داشته باشد تا سرخوردگی و افسردگی به سراغش بیاید.

متهم شماره 8: لامپ های کم مصرف!

افشار نادری: یکی از دلایل اصلی افسردگی، آب و هواست. آمارها از پایین بودن تعداد افسرده ها در جوامعی که همیشه هوای آفتابی دارند حکایت می کنند. این اتفاقی است که با وجود آفتابی بودن هوای کشور ما، مردم را هم تهدید می کند و دلیل آن، استفاده از لامپ های کم مصرف است. بررسی ها نشان داده اند که لامپ های کم مصرف، نوری شبیه نور در هوای ابری را ایجاد می کنند. فرد احساس می کند چشمش شفاف نمی بیند و نور این لامپ ها به مرور کمتر می شود و طبق یافته های علمی به افسردگی استفاده کنندگان می انجامد.

متهم شماره 9: افزایش تنش های محیطی

بیگدلی: بالا رفتن عوامل خطر و فشارزا، باعث می شود که افراد این روزها استرس و فشار روانی بیشتری را تجربه کنند. سازمان بهداشت جهانی می گوید اگر در یک روز به فردی 1500 واحد استرس وارد شود، او در طول آن روز تعادل روانی نخواهد داشت. برای مثال این سازمان می گوید اگر فردی در حال مطالعه کتاب باشد و در فاصله چند متری اش خودرویی تصادف کند و چراغ راهنمایی هم در جریان آن تصادف بشکند و سر فرد از مقابل کتاب، به سمت این رخداد بچرخد، 750 واحد استرس به او منتقل شده است. حالا کافی است این عدد و رقم ها را با وضعیتی که از لحظه بیدار شدن تا لحظه خوابیدن تجربه می کنید مقایسه کنید، تا از دلیل بالا بودن آمار افسردگی باخبر شوید.

متهم شماره 10: رفتن رنگ از زندگی شهری

بیگدلی: دیدن رنگ های شاد و چهره های خندان، می تواند یک فرد آشفته را به آرامش برساند اما به پیرامون خود نگاه کنید. رنگ ساختمان ها، لباس ها و مبلمان شهری را ببینید تا چه اندازه این رنگ ها شادی آورند؟ شاید اگر افراد یاد بگیرند که رنگ را به خانه شان بیاورند و در پوشش خود هم از رنگ هایی که ایجاد خستگی بیشتری می کنند استفاده نکنند، به مرور شاهد کم شدن آمار افسردگی و دیگر اختلالت روانی باشیم.

  • نرگس عزیزی
  • ۱
  • ۰

چگونه خوش‌بینی خود را افزایش دهیم؟

 

میزان خوش‌بینی هر فرد براساس این که چگونه رویدادها را تعریف می‌کند و از چه دیدگاهی به مسائل می‌نگرد، سنجیده می‌شود.

 

اگر یاد بگیرید که علّت وقوع رویدادهای مثبت را

(1) کاری که خودتان انجام داده‌اید،

(2) نشانه‌ای از چیزهای خوب بیشتری که پیش خواهند آمد و یا

(3) شاهدی مبنی بر این که چیزهای خوبی در سایر زمینه‌های زندگی‌تان اتفاق خواهد افتاد بدانید، نیمی از راه را طی کرده‌اید.

 

 

همچنین اگر بتوانید به رویدادهای منفی به عنــــوان

(1) چیزی که تقصیر شما نبوده است و یا

(2) پدیده‌های منفرد و مجزایی که اثری بر رویدادهای آینده یا سایر جنبه‌های زندگی‌تان ندارند فکر کنید،

بقیه راه را هم پیموده‌اید! درجه سختی: کم زمان مورد نیاز: فقط چند دقیقه دیگر چگونه: هنگامی که رویداد مثبتی در زندگی‌تان اتفاق افتاد، برای چند لحظه تحلیل فرایندهای فکری خود را متوقف کنید. فقط به توانائی‌های خود و نقش‌های مستقیم یا غیرمستقیمی که در وقوع این رویداد داشته‌اید فکر کنید.

 

برای مثال، اگر در امتحانی موفق شدید، فقط به این نیاندیشید که چقدر خوب شد که برای امتحان آماده بودید بلکه به نقش هوش و تمرکز خود در این جریان نیز فکر کنید. به دیگر جنبه‌های زندگی خود که می‌تواند از این رویداد مثبت تأثیر پذیرد، فکر کنید. همچنین به این فکر کنید که چگونه توانائی‌های شما که باعث این رویداد مثبت شده‌اند می‌توانند رویدادهای مثبت دیگری را در زندگی‌تان باعث گردند.

 

برای مثال، هوش، تمرکز و توانایی آماده شدن برای انجام کارها، می‌توانند باعث چه چیزهای خوب دیگری در زندگی شما بشوند؟ موفقیت‌های احتمالی آینده را در نظر آورید. چون کلید موفقیت در دستان شماست پس آیا نباید انتظار داشته باشید که از آزمون‌های آینده هم سربلند بیرون آئید؟ آیا یک شغل مناسب و معتبر، نتیجه آن نیست؟ هنگامی که رویدادی منفی اتفاق افتاد، به شرایطی که ممکن است در این اتفاق نقش داشته باشد فکر کنید. برای مثال، اگر عملکرد شما در یک امتحان بد بود آیا هفته قبلش سرتان خیلی شلوغ نبوده است؟ آیا کمبود خواب نداشته‌اید؟ چه عوامل خارجی در عدم موفقیت شما نقش داشته‌اند؟

 

در ذهن داشته باشید که عدم موفقیت، لزوماً بازتاب ضعف‌های شخصی شما نیست. همچنین به یاد داشته باشید که فرصت‌های بیشماری برای شما در آینده وجود خواهد داشت که می‌توانید در آن‌ها بهتر عمل کنید. به موفقیت‌های بعدی خود یا سایر جنبه‌هایی که می‌توانید در آن‌ها موفق شوید فکر کنید.

توصیه‌ها: کلید خوش‌بینی، به حداکثر رساندن موفقیت‌ها و به حداقل رساندن شکست‌هاست.

 

صادقانه به کوتاهی‌ها و کمبودهای خود فکر کنید. در این صورت می‌توانید بر روی آن‌ها کار کنید و به تدریج برطرفشان نمائید. امّا به یاد داشته باشید که همیشه تمرکز بر روی توانائی‌ها نتیجه مطلوب‌تری به دست می‌دهد. الگوهای فکری خود را به چالش بکشید امّا انتظار نداشته باشید که طرز تفکرتان به سرعت تغییر یابد. این کار به زمان نیاز دارد. بنابراین تمرین کردن در این مورد را ترک نکنید. همیشه به یاد داشته باشید که هر شکستی می‌تواند تجربه‌ای آموزنده و گام مهمی به سوی موفقیت بعدی شما باشد!

نیازمندی‌ها: اشتیاق و علاقه‌مندی به بررسی افکار وارسی مداوم الگوهای فکری

  • نرگس عزیزی
  • ۰
  • ۰

دلزدگی مردان از همسران و راه جلوگیری از آن  

شما هم بسیاری از مردهایی را که از ازدواج خسته و ناامید شده اند را دیده اید و اگر ازدواج نکرده اید تمایلی به این امر ندارید. اما بدانید که همسرداری اصولی دارد که نیاز به مهارتهای هر دو نفر دارد و اگر حتی یک نفر از آنها غفلت کند و یا کوتاهی در این امر شود زندگی برای هر دو نفر آنها خسته کننده و ناخوشایند می شود. در این گزارش به عواملی می پردازیم که مانع از دلزدگی مردان از همسران خود می گردد؛ با ما در ادامه مطلب همراه شوید:

شوهر خود را شاد کنید

وقتی شما مهم‌ترین آدم زندگی او هستید و بیشتر از هر کسی با او وقت می‌گذارید، پس برای شادی و خوشحالی او تلاش کنید. با هدیه ، شاخه گل، تهیه غذای مورد علاقه او، خود آرایی، آراستگی، مهربانی، همدردی و همذات پندری و… سعی در خوشحال کردن و شادی او داشته باشید.

اگر زندگی مشترک را به یک کار اداری با وظایف مشخص و زمان و مکان مشخص تبدیل کنید ، خیلی زود همسرتان را از دست می‌دهید. پس تلاش کنید که طراوت زندگی را حفظ کنید.

لجاجت و مشاجره نکنید

شما نباید در مورد مشکلاتتان مشاجره و دعوا کنید یا اینکه با بگوومگو حرف خود را به کرسی بنشانید. آرامشتان را حفظ کنید و با ملایمت در زمانی مناسب

با شوهر خود صحبت کنید.

نقاط ضعف و نقاط مثبت او را شناسایی کنید

نقاط ضعف و نقاط قوت خود و شوهرتان را کشف کنید. با دنیای مردانه بیشتر آشنا شوید.

وظایف خود را به درستی انجام دهید

وظایف و مسئولیت‌های خود را به درستی انجام ‌دهید. همیشه محیط خانه و اطراف را پاکیزه و منزه نگاه دارید و به تمیزی لباس ها و اتوکشی آنها اهمیت بدهید.

قدرت طلب نباشید

قدرت‌طلبی نکنید و احساس حقارت و ناکامی را بر دیگری تحمیل نکنید.‌

توقع‌های غیرمنطقی نداشته باشید

توقع‌های غیرمنطقی از شوهر خود نداشته باشید، با داشته ها و نداشته های یکدیگر بسازید.

به دنبال تعریف و تمجید نباشید

پیوسته به دنبال جلب توجه و تاییدهای غیرضروری از سوی شوهرتان نباشید،

بزرگ شده اید.

با رفتار و کلام خود آرامش را به او هدیه کنید

احساسات شوهر خود را جریحه‌دار نسارید و او را عصبانی نکنید. ببینید چه چیزهایی او را آزار می‌دهد و چه رفتارهایی او را خوشحال می‌کند.

به او نیز حق بدهید

قرار نیست همیشه حق با شما باشد.

به او توجه کنید

تازمانی که همسرتان توجه شما نسبت به خودش را می‌بیند عاشق شما می‌ماند و در این زندگی احساس امنیت می‌کند.

قرار نیست شما یک روزه خود را اصلاح کنید یا تغییردهید. به مرور زمان و همیشه در پی سازش با همسر خود باشید و بدانید زندگی زناشویی، همانند پروردن گل‌های باغچه است. هر روز می‌بایست به گل‌ها رسیدگی کرد و مراقب آنها بود تا شاداب و سرحال به رشد خود ادامه دهند، در حالی که وقت نگذاشتن، توجه نکردن و غافل شدن از گل‌ها، باعث پژمرده‌ شدن آنها می‌شود.

  • نرگس عزیزی
  • ۰
  • ۰

هفت تجربه واقعی از برگزاری عروسی استفاده از تجربیات دیگران در برگزاری تشریفات عروسی به شما کمک می کند که از اشتباهات آنها اجتناب کنید. عروس و دامادهای زیادی هستند که از در اختیار گذاشتن تجربیات مفیدشان دریغ نمی کنند. مااز بین تجربیات عروس و دامادهای دیگر، 7تجربه را که به شما کمک می کنند بیشتر از عروسی خود لذت ببرید انتخاب کرده و در اختیار شما می گذاریم.

1 – غرق در برگزاری تشریفات عروسی خود نشوید

بسیاری از عروس و دامادها و همچنین خانواده آنها، هنگام برگزاری و اجرای تشریفات عروسی آنقدر غرق در جزئیات اجرای جشن می شوند که فراموش می کنند این یکی از فرصت های بدون بازگشت زندگی است. شما فقط یکبار عروسی می کنید پس سعی کنید از آن لذت ببرید. این جشن به مناسبت پیوند شما دونفر برگزار می شود پس سعی کنید تا آنجا که می توانید خوش بگذرانید و این فرصت تکرار نشدنی را از دست ندهید.

2 – ولخرجی بیجا و بدون برنامه ممنوع!

خرج کردن بی رویه پول در تشریفات عروسی یکی از آسان ترین کارهاست. شما که نمی خواهید زندگی مشترک خود را با کوهی از بدهی شروع کنید؟ بنابراین یک برنامه ریزی دقیق مالی برای عروسی خود داشته باشید. تصویر دقیقی از آنچه که می خواهید و آنچه که نیاز ندارید ترسیم کنید و به آن پایبند باشید. جدول ها و یادداشت های خود را تهیه کنید و در اجرای آن جدی باشید و این ضرب المثل را فراموش نکنید که: پول علف خرس نیست!!! برای هر هزار تومان آن زحمت کشیده اید پس حتی در عروسی خود نیز بی رویه خرج نکنید.

3 – به نظرات همسرتان توجه کنید

جشن عروسی متعلق به هردوی شماست. حتی اگر حجم زیادی از برنامه ریزی ها، هزینه ها و انرژی عروسی روی دوش شما باشد. شریک زندگیتان را در کارها دخالت بدهید و به اندازه کافی به نظرات او توجه کنید و سعی کنید هر دو در این رویداد بزرگ زندگی سهیم باشید و از آن لذت ببرید.

4 – به اندازه کافی مهمان نواز باشید

به خاطر داشته باشید که اقوام دور و نزدیک در عروسی شما شرکت می کنند و ممکن است برخی از آنها را تا سالها ملاقات نکنید. آنها از راه های دور و نزدیک برای شرکت در شادی شما آمده اند و هیچ کس نمی داند دیدار بعدی با آنها چه زمانی است؟ پس سعی کنید کسی را از خود نرنجانید، به همه احترام بگذارید و با همه گرم و صمیمی برخورد کنید. حتی توصیه می شود در یک فرصت مناسب به سر میز آنها بروید و کمی با آنها خوش و بش کنید.

 5 – کفش راحت بپوشید

یکی از خاطرات بد که بین بیشتر عروس و دامادها مشترک است، پادرد و خستگی مفرط در کف پاست. شما باید ساعت ها سرپا باشید. بنابراین از همان ابتدا و درهنگام انتخاب کفش عروس و داماد دقت کنید و سعی کنید کفش راحت انتخاب کنید. همچنین در مواقعی که داخل اتومبیل هستید و یا فرصت کافی دارید، کفش ها را پا دربیاورید و از صندل های راحت استفاده کنید.

6 – افراد غیر ضروری را دعوت نکنید

تعداد مهمان بیشتر به معنای هزینه بیشتر و همچنین صرف انرژی بیشتر برای برگزاری انرژی است. چه لزومی دارد کسانی را که نمی شناسید و یا فقط یکبار آنها را ملاقات کرده اید به عروسی خود دعوت کنید؟ اقوام دور، دوستان درجه چندم و خلاصه افرادی را که زیاد با آنها سروکار ندارید از لیست مهمانان خود حذف کنید و بیشتر از اینکه نگران حرف دیگران باشید، نگران وقت و هزینه خودتان باشید.

7 – برای کارها مسئول انتخاب کنید

از بین دوستان و نزدیکان خود که تمایل به کمک دارند، افراد باهوش و مسئولیت پذیر را انتخاب کنید و مسئولیت اداره و نظارت بر کارهای جشن عروسی را به آنها واگذار کنید. اموری از قبیل نظارت بر پذیرایی، تعامل با مسئولین تالار پذیرایی، کنترل زمان بندی کارها و … به این ترتیب حجم زیادی از نگرانی های شما کاسته خواهد شد و می توانید با خیال راحت از جشن عروسی خود لذت ببرید.

  • نرگس عزیزی
  • ۰
  • ۰

زن کنار یکی از بچه هاش نشسته و در کنار اون مادر مرد نشسته تو ردیف کناری.

مرد نشسته با پسر دوازده سیزده ساله ای که به نظر میاد بچه بزرگتر این زوج هست

هواپیما سرده و پتو های قسمت اکونومی تموم شده، مرد که موبایلش با بازی کندی کرش دستشه بدون نگاه به زن میگه:

سرد شد بیخود کاپشنم رو دادم تو بار. زن میگه : من بهت گفتم و بلند میشه ، مهماندار میاد نزدیک و میگه:

خانم لطفا بشینید الان تیک آف میکنیم، زن در حالی که پالتوی روی لباسش را در میاورد میگوید:

چشم همین الان ببخشید ، مینشینید و قبل نشستن پالتویش را روی مرد می اندازد.

مرد نگاهی به او میکند و موبایش را از زیر پالتو بیرون میکشد و به بازی اش ادامه میدهد و سکوت طولانی میماسد بینشان

موقع ناهار میشود مهماندار میپرسد چی میل دارید بیف استراگانف یا قورمه سبزی ، زن با تردید انگار سخت ترین سوْال فلسفی دنیا را از او پرسیده باشند

به چشمهای مرد با خواهش نگاه میکند، مرد نجاتش میدهد و به مهماندار میگوید:

کل این ردیف و بغلی قورمه سبزی لطفا

غذا در سکوت خورده میشود زن قبل خوردن غذایش به پسر کوچک و مادر شوهرش کمک میکند تا ظرف های غذایشان را باز کنند.

مرد و پسر بزرگتر زودتر غذا را تمام میکنند ، مرد میز جلویش را جمع میکند و ظرف های غذا را جلوی زن میگذارد که...

زودتر غذایش را تمام کرده ، مرد دوباره بازی میکند پسر بزرگتر هم ایپدی را میگذارد جلویش و با هیجان مشغول گل زدن در زمین مجازی فوتبال میشود

یک ساعتی طول میکشد تا مهماندار ها برگردند و زن تمام این یک ساعت مثل مجسمه خشک شده میماند

موقع پیاده شدن از هوا پیما اغلب ساک های دستی را به دست میگیرد و دست پسر کوچکترش را ،یک لحظه چشم در چشم میشویم

دوست دارم بپرسم: ایا هرگز برای خودت زندگی کرده ای ؟!

بهاره رهنما/تقدیم به همه زنان صبور سرزمینم

  • نرگس عزیزی
  • ۰
  • ۰

10 نکته مهم برای بهتر دویدن

دویدن یکی از بهترین راه های سلامتی و حفظ تناسب اندام است. اما باید شیوه ی درست دویدن هم بلد باشید.

 

اگر  دوست دارید قدرت دویدنتان زیاد شود و بیشتر بدوید  و آسیب های ناشی از دویدن را هم نداشه باشید  توصیه های زیر را بخوانید تا موفقیت خوبی هنگام دویدن نصیبتان شود.

 

1. هر روز بدوید
تداوم، کلید موفقیت در برنامه است. اگر هر روز بدوید، توانایی بدن برای سوزاندن چربی هم بیشتر می شود.

 

2. لباس مناسب برای دویدن بپوشید
بلوز،‌ شلوار و کفش ورزشی مناسب برای دویدن بپوشید. این کار هم بدن شما را در بهترین فرم و حالت نگه می دارد و هم انگیزه بخش بوده و یک وسیله تشویقی برای دویدن محسوب می شود.

 

3. انعطاف پذیری خودتون را افزایش بدهید
از تجهیزات ورزشی مناسب برای افزایش انعطاف پذیری بدن استفاده کنید تا در زمان دویدن، توانایی و ظرفیت بیشتری داشته باشید. مثلاً می توانید سه جلسه در هفته از بالش پیلاتس استفاده کنید. استفاده از این وسیله، احتمال جراحت هنگام دویدن را کمتر کرده و اثرات مفیدتری نسبت به حرکات کششی ایستا دارد.

 

4. برای دویدن دلیل داشته باشید
به یاد داشته باشید که شما از فرصت فوق العاده ای در زندگی بهرمند هستید که شاید خیلی از افراد دیگر، این فرصت رو نداشته باشند و به هر دلیلی نتوانند بدوند. این یک دلیل فوق العاده مهم و ارزشمند است. این فرصت را که به طور طبیعی در اختیار شما قرار داده شده است، هدر ندهید.

 

5. هنگام دویدن لباس های خیلی گرم یا زیاد نپوشید
همیشه طوری لباس بپوشید که انگار دمای محیط چند درجه گرم تر از میزان واقعی آن است. چون وقتی که شروع به دویدن می کنید،‌ بدن به طور خود به خود گرم می شود و اگر لباس زیادی پوشیده باشید،‌ احساس گرمای طاقت فرسایی خواهید کرد.

 

6. با دونده های دیگر خودتان را مقایسه نکنید

خودتان را با خودتان مقایسه کنید نه با بقیه دونده ها. مسلماً همیشه فرد یا افرادی وجود دارند که از شما سریع تر می دوند و ورزشکار تر به نظر می رسند. بر روی پیشرفت خودتان تمرکز کنید و افکار منفی و دلسرد کننده را از خودتان دور کنید.

 

7. برای دویدن از سطوح شیب دار استفاده نکنید
هیچ وقت در سراشیب تپه ها ندوید. نیروی بسیار شدید که با دویدن در سراشیب به زانو ها وارد می شود، برای زانوها مضر است.

 

8. هر روز به خودتان فشار نیاورید
برای تقویت بدن،‌ باید به آن فرصت بدهید تا به بازسازی خود بپردازد. پس نباید هر روز با شدت خیلی زیاد ورزش کنید. بعضی از روزهای هفته به ورزش با شدت کمتر بپردازید.

 

9. به صورت گروهی بدوید
دویدن حتی به صورت انفرادی هم لذتبخش است اما اگر فرد اجتماعی هستید و دوستانی دارید که به شما انگیزه می دهند، بهتر است که با هم به دویدن بپردازید.

 

10. هنگام دویدن یک هدف مشخص تعیین کنید
مثلاً با خودتان قرار بگذارید که یک ربع بدوید یا مثلاً چهار کیلومتر بدوید. سعی کنید که به هدفی که تعیین کرده اید،‌ برسید.

  • نرگس عزیزی
  • ۰
  • ۰

محبوب ترین خوانندگان ایرانی در فضای مجازی را بشناسید

امروزه فضای مجازی بهترین مکان برای ارتباط میان هنرمندان مشهور و طرفدارانشان است.در دنیای امروزی که تکنولوژی و اینترنت بخش اعظمی از وقت همه را به خود معطوف کرده، فعالیت در شبکه های اجتماعی جزو دغدغه های جذاب بسیاری از اهالی موسیقی شده و کار به رقابت های گاه و بی گاه نیز در این زمینه رسیده است. «اینستاگرام» به عنوان شبکه ای مجاز و البته محبوب در سطح جهان، جدیدترین پدیده ایست که توانسته جایگزینی مناسب برای فیس بوک و توییتر شود.

 

وسعت محبوبیتش جوری شده که دیگر خیلی ها از آن به عنوان رسانه ای قدرتمند یاد می کنند. در گزارش پیش رو نگاهی انداخته ایم به فعالیت های خواننده های پاپ داخلی و پرطرفدارترین خواننده ها در غول اشتراک گذاری عکس و تصویر تا جزئیاتی جالب را در اختیار شما قرار دهیم.

 

جزئیاتی اعم از تعداد طرفداران هر خواننده در این شبکه اجتماعی و اینکه خواننده ها در صفحات شخصی شان بیشتر فعالیت هایشان در چه زمینه ای است.

 

سیروان خسروی

«سیروان خسروی» خواننده و تنظیم کننده سرشناس موسیقی پاپ یکی از محبوب ترین خواننده های شبکه مجازی اینستاگرام است. او بعد از چهره هایی چون «امیر حسین مقصدلو» و «آرمین زارعی» بیشترین طرفدار را در فضای اینستاگرام دارد. از دلایل اصلی این موفقیت حضور فعال سیروان پیش از همه گیر شدن این شبکه اجتماعی در ایران بود که باعث شد این خواننده بتواند خیلی زود در این شبکه اجتماعی مخاطبان زیادی را به خود جذب کند. سیروان این روزها درگیر تولید آلبوم جدید خود است، همچنین این خواننده هر از چندگاهی با انتشار یک تک آهنگ ظرفیت تکمیل شده کنسرت های تهران خود را تضمین می کند. به فروش رفتن بلیط های کنسرت مرداد ماه این خواننده در کمتر از 24 ساعت موید این حرف ما است. او با 801 هزار دنبال کننده در اینستاگرام محبوب ترین خواننده موسیقی پاپ کشور است.

 

بابک جهانبخش

جایگاه دوم لیست ما متعلق به «بابک جهانبخش» است. این خواننده در سال های اخیر با انتشار آلبوم هایی چون «اکسیژن»، «من و بارون» و «مدار بی قراری» فعالیت زیادی را در بازار موسیقی کشور داشته است. بابک جهانبخش این روز ها درگیر تور کنسرت های خود در اقصی نقاط کشور است، همچنین این خواننده زمان زیادی را با پسرش «آرتا» و همسرش می گذراند.

 

او با 711 هزار دنبال کننده رتبه دوم لیست پرطرفدار ترین خواننده ها را در اختیار دارد.

 

بنیامین بهادری

«وحید بهادری» یا همان بنیامین خودمان این روزها در آمریکا به سر می برد، او که به تازگی چهارمین آلبوم خود با نام «آلبوم 94» را منتشر کرده است و برای برگزاری تور کنسرت های خود به آمریکا رفته تا در شهر های مختلف این کشور برای ایرانیان مقیم آمریکا به اجرای جدیدترین قطعات خود بپردازد. آلبوم جدید این خواننده مورد انتقاد بسیاری از اهالی موسیقی قرار گرفته است. بنیامین با 581هزار دنبال کننده رتبه سوم محبوب ترین خواننده ها را در اینستاگرام در اختیار دارد.

 

محسن یگانه

محسن یگانه به تازگی و پس از 12 سال سرانجام موهایش را کوتاه کرد و با شمایل جدید در کنسرت ها ظاهر شده است. این خواننده که به تازگی آلبوم موفق «نگاه» را منتشر کرده است این روزها به برگزاری تور کنسرت های خود در نقاط مختلف ایران مشغول است و پس از آن برای برگزاری تور کانادا به این کشور سفر خواهد کرد. گفتنی است تور آمریکای این خواننده یکی از موفق ترین تورهای اجرای موسیقی در این کشور محسوب می شد. محسن یگانه با 472هزار دنبال کننده چهارمین خواننده محبوب در اینستاگرام است.

 

زانیار خسروی

برادر سیروان است و مانند او پرانرژی و موفق، این روزها علاوه بر گذراندن تعطیلات تابستانی مشغول کار برروی دومین آلبوم مجاز خود است. به تازگی قطعه ای با نام «جاذبه» را نیز منتشر کرده است که بازخورد های خوبی را از آن دریافت کرده است. زانیار با 454 هزار دنبال کننده پنجمین خواننده محبوب در اینستاگرام است.

 

مرتضی پاشایی

شاید عده ای فکر می کردند پس از 23 آبان سال 93 مرتضی پاشایی از موسیقی کشور کمرنگ شود و دیگر یادی از او نباشد، اما پس از فوت این خواننده محبوب صفحه اینستاگرام او همچنان فعال ماند و با اشتراک گذاری عکس های منتشر نشده از او به فعالیت خود ادامه داد. پس از فوت او یک قطعه رسمی با نام «کجایی» از او منتشر شد و به زودی نیز آلبوم «اسمش عشقه» از این خواننده منتشر خواهد شد. آلبومی که پاشایی قبل از فوت همه ی وکال های (صدای خواننده در آهنگ) آن را ضبط کرده بود و فقط تنظیم آن ها باقی مانده بود. مرتضی پاشایی با 454 هزار دنبال کننده همراه با زانیار خسروی به صورت مشترک رتبه پنجم محبوب ترین خواننده در اینستاگرام را به دوش می کشد.

 

فرزاد فرزین

ششمین فرد از لیست محبوب ترین های اینستاگرام این روز های مشغول آماده کردن ششمین آلبوم خود با نام شش است. او که به تازگی از سفر ترکیه بازگشته است همچنان در حال کار کردن بر آلوم جدید خود است، این را از ما نشنیده بگیرید اما فرزاد فرزین در سفر ترکیه با چند نوازنده سرشناس این کشور برای همکاری در آلبوم جدیدش به توافق رسیده است. او با 425 هزار دنبال کننده ششمین خواننده محبوب در اینستاگرام است.

 

عماد طالب زاده

عماد برادر حمید طالب زاده خواننده قطعه معروف «همه چی آرومه» است. او این روزها هنوز نتوانسته آلبوم رسمی اش را منتشر کند و کنسرتی برگزار کند، با این وجود این محبوبیت در اینستاگرام اندکی عجیب به نظر می رسد و شاید هم نوید یک خواننده پرطرفدار دیگر را در مارکت موسیقی کشور می دهد. او با 339هزار دنبال کننده هفتمین خواننده محبوب در اینستاگرام است.

 

رضا صادقی

سلطان مشکی پوش موسیقی ایران این روزها بی سر و صدا ترین روزهای کاری خود را می گذراند و کسی خبر ندارد مشغول چه کاری است. اما می شود حدس زد تابستان گرم خود را با خنکای نگاه دخترش «تیارا» در حال سپری کردن است. رضا صادقی با 338 هزار دنبال کننده هشتمین خواننده محبوب در اینستاگرام است.

 

مازیار فلاحی

آقای عاشقانه ها به تازگی از کنسرت موفق اصفهان بازگشته است، کنسرتی که به گفته خودش خستگی را از بدن خودش و گروهش بیرون آورد، او با 334 هزار دنبال کننده نهمین خواننده محبوب در اینستاگرام است.

 

احسان خواجه امیری

احسان خواجه امیری پس از خواندن تیتراژ انتهایی برنامه ماه عسل این روزها مانند بسیاری از همکارانش در تعطیلات به سر می برد. او که خیلی دیرتر از سایر همکارانش به اینستاگرام پیوست هم اکنون با 288هزار دنبال کننده دهمین خواننده محبوب در اینستاگرام است.

 

مهدی یراحی
به تازگی سومین آلبوم رسمی خوب با نام «مثل مجسمه» را روانه بازار کرده است که همانند آلبوم قبلیش با استقبال خوب منتقدین موسیقی همراه بوده است. همچنین در تاریخ 9 مرداد ماه نیز برای اولین بار آلبوم جدیدش را در کنسرت تهران رونمایی خواهد کرد. او با 242 هزار دنبال کننده یازدهمین خواننده محبوب در اینستاگرام است.

 

محمدعلیزاده

محمد علیزاده این روزها مشغول آماده کرده آلبوم جدیدش است، آلبومی که به احتمال زیاد بعداز ماه محرم منتشر خواهد شد. او با 233 هزار دنبال کننده دوازدهمین خواننده محبوب در اینستاگرام است.

 

رضا یزدانی

او که به تازگی آلبوم تصویری را در مارکت موسیقی کشور منتشر کرده با 161هزار دنبال کننده در رتبه سیزدهم محبوب ترین خوانندگان در اینستاگرام قرار دارد.

 

بهنام صفوی

او این روزها مرکز توجهات خبرگزاری ها و اهالی موسیقی است. کسی که 2سال به صورت پنهانی با بیماری سرطان جنگید و سرانجام ناچار شد برای ریشه کن کردن آن به عمل جراحی روی بیاورد. طبق گفته های مدیر برنامه این خواننده و دکتر معالج خوشبختانه عمل جراحی بر روی مغز این خواننده با موفقیت انجام شده و بخش عمده ای از تومور مغزی برداشته شده است. او اکنون به هوش آمده و دوران ریکاوری و نقاهت خود را پشت سر می گذارد. بهنام صفوی با 149هزار دنبال کننده چهاردهمین خواننده محبوب در اینستاگرام است.

 

مهدی احمدوند

شاید حضور این خواننده جوان بالاتر از خوانندگانی چون حمید عسکری، فریدون آسرایی و امید حاجیلی و … اندکی تعجب انگیز باشد ولی سلیقه مردم را نمی توان کتمان کرد. او با 155هزار دنبال کننده رتبه پانزدهم محبوب ترین خوانندگان در اینستاگرام را دارا است.

 

امید حاجیلی

حاجیلیتو که به بمب انرژی معروف است با 131هزار دنبال کننده شانزدهمین خواننده محبوب در اینستاگرام است.

 

حمید عسکری

این خواننده به تازگی آلبوم «از عشق» را منتشر کرده است که با بازخورد های متفاوتی همراه بوده است. او با 129 هزار دنبال کننده هفدهمین خواننده محبوب در اینستاگرام است.

 

فریدون آسرایی
فریدون آسرایی با آن صدای مخملی و جادوییش آنچان که باید نتوانسته در فضای مجازی گرد و خاک کند. او سال گذشته آلبوم «عشق یعنی» را منتشر کرد که به عقیده اکثریت کارشناسان بهترین آلبوم سال گذشته بوده است. او با 125هزار دنبال کننده هجدهمین خواننده محبوب در اینستاگرام است.

 

اما در ادامه لیست خوانندگان محبوب در اینستاگرام به افرادی می رسیم که تعداد دنبال کننده های آنان کمتر از 100هزار نفر است این افراد شامل افراد زیر می باشند:

 

مجید خراطها با 94.5 هزار دنبال کننده
سامان جلیلی با 66 هزار دنبال کننده
روزبه نعمت اللهی با 55.8 هزار دنبال کننده
علی عبدالمالکی با 53.9 هزار دنبال کننده
شهرام شکوهی با 39.6 هزار دنبال کننده
گروه 7 با 13.3 هزار دنبال کننده

 

اما در انتهای این گزارش به تعداد دنبال کننده های 3نفر از خوانندگان موسیقی رپ داخل نیز می پردازیم که خواندن آن خالی از لطف نیست.

 

امیرحسین مقصدلو

امیرحسین مقصدلو یا همان امیر تتلو به تازگی ویدئو آهنگ «انرژی هسته ای» را منتشر کرده که با جنجال های زیادی همراه بوده است، از امکاناتی ماننده ناو دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران تا پوشش شبکه اینترنتی نصر و گروه فرهنگی دلصدا همه و همه سوالاتی بود که در ذهن شنوندگان موسیقی کشور نقش بست که چگونه چنین امکاناتی در اختیار یک خواننده زیر زمینی و بدون مجوز قرار گرفته است. به هر ترتیب او محبوب ترین خواننده ایران در فضای مجازی است. او 1میلیون و 400 هزار دنبال کننده در اینستاگرام خود دارد.

 

آرمین زارعی

آرمین زارعی نیز با خواندن آهنگ «نیستی» به همراه فریدون آسرایی باعث غافلگیری اهالی زیادی از موسیقی و حتی جامعه شد. این قطعه نوید فعالیت های مجاز را برای این خواننده در آینده به ارمغان آورد. باید منتظر بود و دید از بین او و امیر تتلو کدام یک زودتر به مجوز رسمی وزارت ارشاد دست پیدا می کنند. آرمین با 1میلیون و 200هزار نفر دنبال کننده دومین خواننده محبوب ایران در اینستاگرام است.

 

یاسر بختیاری

همان یاسِ محبوب خودمان است که با وجود زیر زمینی بودن مردم زیادی موسیقی او را گوش می دهند و از کارهایش لذت می برند، او با 736هزار دنبال کننده یکی از پر مخاطب ترین خوانندگان ایرانی در اینستاگرام است.

  • نرگس عزیزی
  • ۰
  • ۰

، راه­های بسیاری وجود دارد که انسان‌ها را غمگین و شادی شان را نابود سازد اما، افراد شاد شخصیت مشترکی دارند که همه آنها را به  راه خوشبختی سوق می دهد.

 

آن هم اینکه به جستجوی شخصیت افراد خوشحال هستند و به محض فراگیری این شخصیت ها آنها را بکار می­گیرند. بین صدها نقل قول از بزرگان تاریخ در مورد شاد بودن، بهترین آنها را جمع آوری کرده‌ایم. نه تنها این گفته ها مفیدند بلکه در طبیعت نیز، بی انتها هستند.

 

رازهای شادی و خوشبختی

 

1-     گذشته را فراموش کنید تا زندگی شادی داشته باشید

 

یکی از کلیدهای خوشحالی، خاطره بد است ( Rita Mae Brown)

 

مطمئن باشید اگر کوله باری از خاطرات گذشته را حمل کنید هیچوقت خوشحال نخواهید بود. کار اشتباهی انجام دادید؟ تجربه وحشتناکی داشتید؟ هر چه که هست، باید فراموش کنید. حالا دیگر هیچ کاری نمی‌شود برای امور گذشته کرد به قول معروف گذشته ها گذشته الان باید برای زمان حال خود انرژی بگذارید و به آن تمرکز کنید.

 

۲- در زندگی مسوولیت پذیر باشید

 

راز شادی آزادیست و راز آزادی جرات ( Thucydides)

 

برای خوشحال بودن باید آزدی داشته باشید و بیشترین آزادی لازم، آزدی در انتخاب است. مهم نیست در چه شرایط بدی هستید این مهم است که برای هر کاری انتخابی آزادانه داشته باشید. مردم می‌توانند شما را آزار بدهند، اما این انتخاب با شماست که چگونه در قبال رفتار آنها عکس العمل نشان دهید. ولی همانطور که در گفته بالا اشاره شد، آزادی جرات می خواهد. آزادی انتخاب نیازمند جرات است تا بتوان مسوولیت زندگی را بر عهده گرفت. وقتی که کاری خوب پیش نمی‌رود نباید دیگران را مقصر بدانید. مسئولیت پذیر باشید چرا که شما قدرت انتخاب دارید.

 

۳- روابط بیشتری داشته باشید تا شادی بیشتری در زندگی تان به وجود بیاید

 

روابط بیشتر موجب شادی بیشتر می شود

شادی حقیقی زندگی در دوستی هایی که در طول زندگی می سازیم، یافت می شود.

 

دوستی با دیگران جایی‌ است که می‌توانیم خوشحالی واقعی را دریابیم. دلیلش ساده است: فقط در طول یک دوستی هم می‌ توانیم دوست داشته باشیم و هم دوستمان داشته باشند. تثبیت روابط با دیگران را یکی از مهمترین مسائل زندگی تان بدانید تا یک قدم به شادی حقیقی نزدیک شوید.

 

۴- محبت تان را چند برابر کنید تا شادی تان چند برابر شود

 

 هر چه بیشتر محبت کنید، راه های بیشتری نیز برای شاد بودن خواهید داشت. (Charlotte- Catherine).

 

علاقه، شما را به خوشحالی هدایت میکند. بنابراین نه تنها باید محبت تان را چند برابر کنید، بلکه باید خوتان را در معرض محبت دیگران نیز قرار دهید. با اینکار راه های جدید برای رسیدن به خوشحالی ایجاد می کنید. کلید گسترش محبت، کنجکاوی است. اگر فردی کنجکاو باشید، موج بی انتهای اتفاق های جالب منتظرتان خواهد بود.

 

۵- شخصیت خود را بسازید!

 

شخصیت، اساس خوشحالیست و خوشحالی ضامن شخصیت ( George Santayana)

 

ساختن شخصیتی درست از خود لازمه شاد بودن است. هنگامی که شما با خود و دیگران  روراست هستید، در صلح خواهید بود. راه خود سازی با قول دادن و روی قول تان ماندن شروع می شود. مثلا: شما به خودتان قول می دهید که سیگار نکشید. وقتی روی قول تان می مانید، شخصیت تان را می سازید . یا اینکه به بقیه قول می دهید که سر وقت کارتان را انجام دهید؛ وقتی روی حرفتان می مانید، شخصیت تان را می سازید.

 

۶- خودتان باشید!

 

قله شادی وقتی قابل دسترس است که فرد آنچه که هست، باشد. ( Desiderius Erasmus)

 

در صورتی می توانید خوشحالی را حس کنید که خودتان باشید. با انتظارات مردم از شما زندگی نکنید. شاید آنها از شما انتظار داشته باشند که شغلی خاص و روش زندگی خاصی داشته باشید اما وادار به اینکار نشوید. آنچه که هستید را بیابید و خودتان باشید.

 

۷- با هدف زندگی کنید

 

شادی واقعی از وقف کردن خودمان برای رسیدن به هدف بدست می آید. (William Cowper).

 

برای داشتن یک زندگی رضایت بخش، باید هدف زندگی تان را بیابید و با صداقت تمام آن را دنبال کنید. ببینید چه چیزهایی برای شما مهم است و جرات پیگیری از آنها را برای خود فراهم سازید.

 

۸- سپاسگزاری‌هایتان را بشمارید

 

شادی هرگز به سمت افرادی که حاضر به تشکر کردن از آنچه دارند، نیستند؛ نمی آید.

 

خوشحال بودن آسان است اگر سپاسگزار باشیم. متاسفانه، دیدن چیزهایی که نداریم برای همه آسان تر از چیزهایی است که داریم. بعضی وقتها همه ما احتیاج به ضرری داریم که یادمان بیفتد برای آنچه که داریم سپاس گوییم. به آنچه که دارید بنگرید، به زودی متوجه می‌شوید که چیزهای زیادی برای خوشبختی دارید.

 

۹- خوش بین بودن همیشه باعث شادی می شود

 

نه مکان و نه شرایط تاثیری بر شادی ندارد اما ذهن به تنهایی هم می تواند خوشبختی بیاورد و هم بدبختی (Roger L’Estrange).

 

انسان‌های خوشحال می‌دانند که ذهن شان را چطور کنترل کنند. آنها هیچوقت اجازه نمی دهند تا افکار منفی وارد ذهن شان شوند. افراد شاد به وضعیت بد با افکار مثبت می نگرند. آنها همیشه در این باورند که حتی در بدترین شرایط می‌توان نکته مثبتی از همان وضعیت بد دریافت کرد.

 

۱۰- در کارتان خلاقیت به خرج دهید

 

خوشحالی در لذت موفقیت و هیجان تلاش خلاقانه است. ( Franklin D. Roosevelt).

 

وقتی از خلاقیت تان استفاده می کنید ناخودآگاه شاد می شوید چرا که می دانید کاری که به اتمام رسانده اید همه و همه برگرفته از ذهن خلاقانه تان بوده است.

 

۱۱- با آنچه که دارید، شروع کنید

 

انسان های احمق در دوردست ها به دنبال خوشحالی هستند، اما افراد عاقل خوشحالی را در خودشان پرورش می دهند. (James Oppenheim).

 

مردمان شاد نیازی به چیزی که مجبور به شادی شان کند، ندارند. احتیاجی به شغلی خاص و سطح درآمد بالا ندارند. در عوض، آنها یاد گرفته اند با آنچه که دارند شادی کنند. آنها هنر رضایت مندی را یاد گرفتند. به آنچه که دارید قانع باشید تا خوشحال و مسرور شوید.

 

۱۲- تغییر کنید تا همیشه شاد باشید

 

آنهایی که تمایل به خوشحالی و عاقل بودن دارند اغلب باید تغییر کنند. (Confucius).

 

برای شاد بودن باید بالغ باشید. در حقیقت، روند یادگیری به خودی خود لازمه شاد بودن است. تا حالا هیجان رسیدن به چیزی را  احساس کرده اید؟ تا حالا از رسیدن به مرتبه بالاتری در زندگی مسرور شده اید؟ سعی کنید خود را در هر شرایطی به سمت و سوی شادی سوق دهید و هر چند وقت یکبار در زندگی تان تغییری بوجود آورید.

 

۱۳- از استعدادهایتان استفاده کنید

 

شادی در قدرت و استعداد های فرد خلاصه می شود. ( Douglas Pagels).

 

از این نقل قول دو نکته را می‌توان دریافت کرد: اول اینکه باید استعدادهای خود را پیدا کنید، دوم اینکه از این استعدادها تمام و کمال استفاده کنید. قطعا لذت کاری را که با ذوق و شوق خودتان انجام می دهید همیشه بیشتر از کارهای حاضری است.

 

۱۴- حواس تان به مسائل پیش پا افتاده باشد تا شادی تان خراب نشود!

 

خوشخبتی بیشتر افرادی که می‌شناسیم با مصیبت های بزرگ خراب نمی شود، بلکه تکرار مسائل مخرب کوچک آنها را اندوهگین می کند. (Ernest Dimnet).

 

درست است! در اغلب موارد این اتفاقات وحشتناک نیستند که خوشحالی ما را خراب می کنند. مسائل کوچکی هستند که شاید مهم به نظر نرسند ولی می‌توانند مخرب روحی بزرگی باشند. حتی قطره های کوچک می توانند کشتی خوشبختی شما را نیز غرق کنند، بنابراین حواستان را جمع کنید.

 

۱۵- بلند پروازی نکنید! استرس شادی را نابود می‌کند!

 

اتمام جاه طلبی، آغاز خوشبختی است.

 

اینکه زیاده خواه هستید خوب است، اما حریص نباشید. خودتان را به بهترین نحو بهبود بخشید اما ذهنتان را به همه چیز اختصاص ندهید.

 

۱۶- دیگران را شاد کنید تا از شادی آنها احساس خوشبختی کنید

 

شادی مانند عطریست که تا خودت از آن استفاده نکنی به دیگران نمی زنی. ( Ralph Waldo Emerson).

 

راه خوشحال بودن این است که اول دیگران را شاد کنید. هرچه بیشتر به مردم کمک کنید تا بخندند، بیشتر مسرور خواهید شد. خوشبختی و شادی از طریق خودخواهی بوجود نمی آید بلکه بالعکس. به قول معروف از هر دست بدهی از همان دست پس می‌گیری.

 

۱۷- یاد بگیرید دلسوز دیگران باشید

 

اگر می خواهید دیگران را شاد کنید، تمرین دلسوزی کنید. اگر می خواهید خود را شاد کنید، باز هم تمرین دلسوزی کنید. (The Dalai Lama).

 

دلسوزی امری محبت آمیز است و از خود پرستی افراد می کاهد. دلسوزی کردن هم می تواند دیگران و هم خود فرد را شاد کند. اما همین دلسوزی نیاز به تمرین دارد. از فکر کردن به افراد اطرافتان شروع کنید. از احتیاجات آنها باخبر شوید و راهی برای ملاقات با آنها پیدا کنید. حتی اگر اینکار از سر دلسوزی نباشد، کم کم به عنوان تمرین دلسوزی تلقی می شود.

 

در هر صورت تمام این راهکار ها را در این نقل قول خلاصه می کنم:

 

شادی را خود ما انسان ها می سازیم

 

این ما و شما هستیم که تصمیم می گیریم در زندگی شاد باشیم یا نباشیم. بیایید تصمیم بگیریم که هیچ وقت شادی‌هایمان را خراب نکنیم!  حتی اگر زلزله، سیل، یک کوه بدهی و قرض و وام و تورم هم در مسیرمان قرار گرفت.

 

در همین شرایط هم خنده و انرژی مثبت دادن به دیگران را فراموش نکنید! ما در قبال همه انسان های کره زمین مسوولیم! اگر اطرافیان ناامیدانه سرشان را پایین انداختند شما با روحیه قوی نگذارید آنها جلوی مشکلات زانو بزنند!

  • نرگس عزیزی