راز

۱۸ مطلب در خرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

به نظر می رسد دنیای ما، سوگیری مثبتی به سمت برونگرایی دارد. حداقل در حوزه ی مدیریت و کسب و کار و فروش و مهارتهای فردی، بسیاری از کسانی که شناخت دقیق علمی و تجربه ی کافی در حوزه ی مدیریت و پرورش انسانها ندارند، برونگرایی را به عنوان یک نقطه قوت و درونگرایی را به عنوان نقطه ضعف مطرح می کنند و تلاش دارند با انواع تمرین ها و آموزش ها، همه جهان را به سمت برونگرایی سوق دهند.

با درونگراها مهربان باشیم…

به همین دلیل، به بهانه های مختلف، به بحث درونگرایی مراجعه می کنیم و در مورد درونگراها صحبت می کنیم. شاید به سهم خودمان بتوانیم کمی تعادل را به سمت درونگراها، که به هر حال بخش بزرگی از جامعه ی انسانی را تشکیل می دهند، بازگردانیم. آنچه در اینجا می خوانید اقتباس شده از مطلبی است که در سایت Fastcompany در مورد نحوه برخورد با درونگراها منتشر شده است. بدیهی است که مانند بسیاری از نام گذاری ها و طبقه بندی های دیگر در حوزه ی انسانی، ما در مورد یک طیف صحبت می کنیم و هر یک از ما ترکیبی از این دو روحیه را دارد که البته، به یکی از این دو، نزدیک تر است.

با درونگراها مهربان باشیم…

درونگراها، بر خلاف برونگراها، زمانی که در جمع حضور دارند، انرژی از دست می دهند. برونگراها، هر زمان احساس کنند که به اندازه ی کافی انرژی و انگیزه ندارند، می توانند با حضور در جمع ها، مهمانی ها، حرف زدن با غریبه ها در خیابان و کافی شاپ، تلاش برای دوست شدن با افراد ناشناس در فیس بوک و شبکه های اجتماعی، دوباره انرژی به دست بیاورند.

این در حالی است که یک فرد درونگرا، ممکن است با خلوت کردن محیط خود، مدتی فکر کردن، کتاب خواندن و هرگونه فعالیت های انفرادی (Solo Activities) انرژی به دست بیاورد. فرد درونگرا در یک مهمانی خسته می شود و انرژی از دست می دهد. ترجیح می دهد در جمعی باشد که قبلاً آنها را بشناسد. اگر در فیس بوک و اینستاگرام و سایر شبکه های اجتماعی، درخواست های متعدد دوستی و ایجاد رابطه را ببیند، دچار استرس می شود. برای پذیرش یا عدم پذیرش هر یک از درخواست ها، ساعت ها فکر می کند. با دوستان خود مشورت می کند. شرودر جونز، به شوخی می نویسد: در مدتی که یک درونگرا درباره ی تایید یا عدم تایید یک درخواست دوستی در فیس بوک تصمیم می گیرد، یک برونگرا، رابطه ی عاطفی کاملی ساخته و تثبیت کرده و شاید حتی آن را به پایان هم رسانده باشد!

با درونگراها مهربان باشیم…

با توجه به اینکه «منبع انرژی درونگراها برای تعاملات اجتماعی محدود است»، ممکن است در مقابل حضور در گروه های اجتماعی مقاومت داشته باشند.

درونگراها، گاهی اوقات به برونگراهایی که اصرار دارند آنها را با خود به مهمانی و پارک و جلسه و کافی شاپ ببرند، به چشم شکارچیانی نگاه کنند که می خواهند آنها را شکار کرده و جان (انرژی) آنها را بگیرند.

البته به خاطر داشته باشیم که اینکه کسی درونگرا است به آن معنا نیست که تحت هیچ شرایطی به همراه بودن با دیگران نیاز و علاقه ندارد. تنها نکته ای که مهم است این است که «تعامل اجتماعی برای این افراد، گرانقمیت است» و ترجیح می دهند این منبع ارزشمند انرژی گرانقیمت را به هر دلیلی و برای هر کسی و در هر موقعیتی هزینه نکنند.

با درونگراها مهربان باشیم…

کسی را به خاطر (یا به جرم!) درونگرا بودن از روابط اجتماعی حداقلی محروم نکنید.

درست است که یک درونگرا حوصله ی احوال پرسی و بحث های طولانی را ندارد. اما وقتی چنین فردی وارد جمع می شود، همچنان به او سلام کنید، با گرمی لبخند بزنید و با لحن برخورد و زبان بدن، این امنیت ذهنی را ایجاد کنید که این سلام و احوال پرسی کوتاه، قرار نیست به یک گفتگوی طولانی و خسته کننده منتهی شود.

اگر طرف مقابل شما، به گفتگو علاقمند باشد، با این احساس امنیت، خودش با علاقه و رغبت وارد فضای گفتگو خواهد شد.

با درونگراها مهربان باشیم…

تا زمانی که از شما خواسته نشده، وارد فضای شخصی آنها نشوید. نگذارید انرژی تعامل اجتماعی آنها، بی دلیل هزینه شود. لازم نیست بپرسید که به دنبال چه کتابی می گردند. اگر لازم باشد از شما خواهند پرسید. اگر هم می خواهید کمک کنید، همینکه بگویید: «اگر کمکی لازم بود به من بگو» کافی است. اینکه بالای سر آنها بایستید و تلاش کنید که یاریشان کنید، بیشتر از ایجاد احساس مثبت، برای آنها آزاردهنده خواهد بود.

حتی اگر هدف شما ایجاد دوستی و رابطه باشد، احترام گذاشتن به این فضای شخصی و ایجاد امنیت ارتباطی، شانس بیشتری را برای ورود به فضای امن افراد درونگرا، برای شما ایجاد خواهد کرد.

با درونگراها مهربان باشیم…

حالا یک بار دیگر رفتار روزهای گذشته خود را با افراد درونگرایی که در اطراف شما هستند مرور کنید. تا چه حد به آنها احساس خوب داده اید؟ تا چه حد انرژی تعامل اجتماعی آنها را حرام کرده اید؟

حالا به سراغ دوستان درونگرای خود بروید. آنها را برای لحظه ای کوتاه، بدون اینکه حرف و توضیحی داشته باشید در آغوش بگیرید و به خاطر داشته باشید که این برونگراها هستند که دوست دارند برای دلیل هر رفتاری، توضیح بدهند و توضیح بشنوند. درونگراها معنای رفتارهای ما را بدون کلمات هم می فهمند.

به خاطر داشته باشید که هنگام در آغوش کشیدن دوستان و نزدیکانتان، ملاحظات شرعی و قانونی را هم رعایت کنید!

  • نرگس عزیزی
  • ۰
  • ۰

نویسنده این مقاله خودش به تازگی ۳۰ ساله شده است. نکته دیگر اینکه برای یک رسانه اقتصادی می نویسد و بالطبع خودش و خوانندگانش، بخش جدی و مهمی از 1 30 years of Ally Capellino at The Wapping Projectافکارشان در باره بهترین و مقتصد ترین شیوه های زندگی است. شگرد دیگرش برای دست یافتن به توصیه های کمابیش واقع بینانه این بوده است که نکته هایی که بر شمرده، ترکیبی است از ۶۰۰ ایمیل که خوانندگان مجله برایش فرستاده اند. حاصل اینکار، 7 درسی شده است که هر فردی باید پیش از 30 سالگی یاد بگیرد.

این درسهای زندگی و مهم را در ادامه ی این پست ببینید و لذت ببرید.

۱- به خودتان بیشتر توجه کنید.

7 درسی که هر فردی باید پیش از 30 سالگی یاد بگیرد +تصاویر

اگر در ۳۰ سالگی به خودتان احترام نگذارید و قدر خودتان را ندانید یادگیری آن سخت تر خواهد شد. مهم ترین و مطمئن ترین هدیه به خودتان درک این حقیقت است که زندگی همین بودنِ خودتان و وجود خودتان است. خودتان را در آغوش بگیرید.

۲ – برای ریسک کردن دیر نشده است

7 درسی که هر فردی باید پیش از 30 سالگی یاد بگیرد +تصاویر

30سالگی با آرامی ولی با سرعت زیاد از شما عبور خواهد کرد. همه توقع دارند که آدم بالغ و عاقلی هستید و می دانید چه هستید و چه می خواهید ولی به توقعات دیگران گوش ندهید. اگر از شغل و تخصص و موقعیت خود راضی نیستید هنوز شانس تغییر وجود دارد و جسارت به خرج دهید. در آینده، بیشترین افسوس از کارهایی است که در این دهه از زندگی تان انجام نداده اید.

۳ – با آدم هایی که رفتار خوبی با شما ندارند نگردید

7 درسی که هر فردی باید پیش از 30 سالگی یاد بگیرد +تصاویر

یاد بگیرید به آدم هایی که با آنها راحت نیستید «نه» بگویید. به عادت ها، رفت و آمدها، سلیقه و انتخاب های تان چهارچوب دهید. بگذارید هم خودتان و هم دیگران بفهمند که مرام و خصلت های مشخصی دارید. باید بدانند یک برج و باروی مشخص دورتان کشیده شده است. حریم شخصیتی دارید که هم به دیگران احترام می گذارد و هم خواهان احترام متقابل است.

دست از عشق های نیم بند، دوستان و شغل های الکی بردارید. بین خودخواه بودن و به فکر منافع خودتان بودن فرق بگذارید. شما تنها کسی هستید که همیشه به فکر شما است.

در ۳۰ سالگی پیدا کردن رابطهِ خوب سخت تر می شود ولی هنوز فرصت آشنایی و دوستی با آدم هایی همسو و همراه زیاد است. اگر یافتید قدرشان را بدانید.

شاهد اتفاقات و تغییرات بزرگ در ۳۰ سالگی تان برای خود و دیگران بویژه والدین تان خواهید بود.

۴ – یاد می گیرید با دنیا بده بستان داشته باشید

7 درسی که هر فردی باید پیش از 30 سالگی یاد بگیرد +تصاویر

پی می برید همه چیز را همزمان نمی توانید داشته باشید. تمرکزتان را روی چند کار و خواسته اساسی قرار دهید. در ضمن می فهمید که برای به دست اوردن یک چیز، حتما یک چیز دیگر را از دست خواهید داد. دست از اینکه مردم چه فکری می کنند بردارید.

۵ – از همین حالابه فکر سلامت تان باشید

7 درسی که هر فردی باید پیش از 30 سالگی یاد بگیرد +تصاویر

یادتان باشد که ذهن ما آدمها دوست دارد همیشه ۱۰ الی ۱۵ سال جوانتر خودش را ببیند. اما بدن ما کار خودش، مسیر خودش و پیر شدن خودش را بدون وقفه انجام می دهد. ورزش و غذای سالم هیچوقت مضر نیست.

۶ – برای خانواده و فامیل وقت و عاطفه بگذارید

7 درسی که هر فردی باید پیش از 30 سالگی یاد بگیرد +تصاویر

البته اگر به فکر داشتن خانواده خودتان هستید بدانید که وقت خوبی است. ازدواج و بچه دار شدن بزرگترین تصمیماتی است که در این دههِ زندگی خواهید گرفت.

به ندای درون خودتان در این زمینه بیشتر گوش دهید چون همین درخواست درونی در آینده گریبان شما را خواهد گرفت. هر حس قوی که خودتان دارید مهم است و از عواقب آن و پیامدهایش نترسید.

۷ – پس انداز برای دوران بازنشستگی را شروع کنید.

7 درسی که هر فردی باید پیش از 30 سالگی یاد بگیرد +تصاویر

برای این کار چاره ایی ندارید که از هرج و مرج زندگی جوانانه ( ۲۰ سالگی) فاصله بگیرید، بدهکاری های تان را تسویه حساب کنید و حتما بلافاصله یک وجه مشخص برای روز مبادا تهیه کنید. مطمئن باشید که زندگی بسیاری از انسانها با نداشتن پس انداز روز مبادا خراب شده است. بخش کوچکی از درآمدتان را هر طور شده پس انداز کنید.

  • نرگس عزیزی
  • ۰
  • ۰

امروزه استفاده از کامپیوتر یک نیاز فراگیر شده است به همین خاطر احتمال اینکه در مورد روش های درست نشستن پشت کامپیوتر اطلاعاتی داشته باشید دور از ذهن نیست. اگر از کاربرانی هستید که وقت زیادی رو پشت کامپیوتر می گذرانید این مطلب را حتما مطالعه کنید.

در این مطلب ما می خوایم به شکل کاملا" اصولی و بر اساس تصویر شما را راهنمایی کنیم که چطور پشت کامپیوتر درست بشینیم.

در اینجا لازم می دانیم به این نکته اشاره کنیم که نشستن طولانی مدت پشت کامپیوتر می تواند عوارض منفی را در بدن ایجاد کند. پس هر ۲۰ دقیقه یک بار از جای که نشسته اید بلند شوید و چند حرکت کششی ساده را انجام دهید.

لازم به ذکر است قرار گرفتن و نشستن در یک وضعیت صحیح، شما را از ابتلا به درد پشت، درد گردن، درد زانو و سوزن شدن دست ها و انگشتان دور می کند.در این مطلب با انجام راهنمایی های توصیه شده می توانید با حفظ و نگهداری بدن تان در وضعیت خوب و مناسب در طول روز پشت میز کار خود قرار بگیرید.

مرحله اول

چطور پشت کامپیوتر درست بشینیم

کاملا" مستقیم روی صندلی بنشینید. باسن خود را تا انتهای پشتی صندلی هول دهید، پشتی یا تکیه گاه صندلی را تنظیم کنید و ارتفاع صندلی را به گونه ای تنظیم کنید که پاهای شما درست بر روی زمین قرار گیرد و زانوها برابر یا کمی پایین تر از باسن باشد. پشتی صندلی را در زاویه ی ۱۰۰ تا ۱۱۰ درجه تنظیم کنید.مطمئن شوید که پشتی صندلی، کاملا" پشت شما را در قسمت بالا و پایین حمایت می کند.

در صورت لزوم می توانید با استفاده از بالشتک بادی و یا بالش کوچک پشت خود را پر کنید. اگر صندلی شما دارای مکانیزم عقب گرد فعال و اتوماتیک هست پس می توانید با استفاده از آن تغییرات لازم را در موقعیت های مختلف انجام دهید.

مرحله دوم

چطور پشت کامپیوتر درست بشینیم

نزدیک به صفحه کلید یا کیبورد قرار بگیرید، طوری که به طور مستقیم در مقابل بدن شما قرار بگیرد. مطمئن شوید که کیبورد کاملا" در مرکز بدن شما قرار گرفته است.

مرحله سوم

چطور پشت کامپیوتر درست بشینیم

ارتفاع صفحه کلید را تنظیم کنید. مطمئن شوید که شانه های شما در وضعیت راحتی هستند. آرنج ها را کمی باز بگذارید و مچ دست و دست های خود را مستقیم روی کیبورد قرار دهید.

مرحله چهارم

چطور پشت کامپیوتر درست بشینیم

شیب صفحه کلید خود را بر اساس وضعیت نشستن خود تنظیم کنید. از سینی صفحه کلید و یا صفحه کلید، برای تنظیم شیب استفاده کنید. به عبارت دیگر صفحه کلید باید دقیقا" روی میز و روبروی مانیتور باشد. در این حالت زاویه بین بازو و ساعد هنگام کار نباید از ۹۰ درجه تجاوز کند. اگر صفحه کیبورد شما قابل تنظیم نباشد پس مجبور به تنظیم صندلی و میز خود هستید.

مرحله پنجم

چطور پشت کامپیوتر درست بشینیم

نکته دیگر در مورد صفحه کلید، نحوه قرار گرفتن مچ دست ها روی آن است. هر دو مچ کاملا" به موازات هم روی صفحه کلید به نحوی قرار گیرند که هر یک نیمی از صفحه کلید را پوشش دهند. جمع شدن مچ دست به سمت داخل یا خارج اصولی نیست. زاویه داشتن کف دست نسبت به مچ نیز باعث آسیب خواهد شد. بسیاری از کاربران پایه های زیر صفحه کلید را باز می کنند تا به آن زاویه دهند، این کار بدترین حالت برای مچ دست است. بهترین حالت برای کیبورد آن است که نسبت به میز کمترین زاویه را داشته باشد.

مرحله ششم

چطور پشت کامپیوتر درست بشینیم

مانیتور را در بهترین موقعیت قرار دهید. مانیتور باید روبروی صورت باشد به گونه ای که هنگام کار با آن بتوان بالاترین نقطه مانیتور را مشاهده کرد یا به عبارت دیگر چشم کاربر به موازات بالاترین قسمت مانیتور باشد و فاصله ی شما با کامپیوتر به اندازه طول دست شما باشد یا بین ۴۰ تا ۷۰ سانتیمتر باشد. هر گونه پرده یا آفتاب گیر را به گونه ای تنظیم کنید که نور به صفحه ی مانیتور برخورد نکند.

مرحله هفتم

چطور پشت کامپیوتر درست بشینیم

کتاب یا نوشته ای را که می خواهید تایپ کنید، دقیقا" روبروی خودتان قرار دهید. اگر روی میز یا جلو کیبورد فضای کافی وجود دارد از نگهدارنده کاغذ استفاده کنید.

مرحله هشتم

چطور پشت کامپیوتر درست بشینیم

در طول مدتی که با کامپیوتر کار می کنید، به دلیل نشستن های طولانی، برای از بین بردن گرفتگی و کوفتگی عضلات، مقداری به خودتان استراحت دهید.مطالعات نشان داده اند که ثابت نشستن و عدم تحرک در دراز مدت برای سلامتی شما بسیار مضر است.سعی کنید به مدت چند دقیقه در اطراف قدم بزنید، بایستید و به انجام چند حرکت کششی بپردازید. یا توصیه ای را که در اول مطلب به آن اشاره کردیم انجام دهید.در هر صورت هر کاری را که انجام دهید از نشستن در یک جا به مدت طولانی بهتر است.

می توانید هر ۲۰-۳۰ دقیقه ، حرکت کششی کوتاهی به مدت 1-2 دقیقه انجام دهید. بعد از هر ساعت کار، کمی استراحت یا تغییر وضعیت برای حداقل ۵-۱۰ دقیقه لازم است. همیشه نهار خود را در جایی، دور تر از کامپیوتر صرف کنید. برای جلوگیری از خستگی چشم، با چشم هایتان حرکات چرخشی انجام بدید.چند ثانیه به جایی دورتر از مانیتور نگاه کنید و سپس به نقطه ای نزدیک، این حرکت را چند بار انجام دهید.برای استراحت دادن به چشم هایتان برای ۱۰- ۱۵ ثانیه با کف دست چشم هایتان را بپوشانید.

مرحله آخر

چطور پشت کامپیوتر درست بشینیم

ورزش برای دست هایتان حتما لازم است . می توانید حرکتی که در تصویر هست رو انجام بدید یا اینکه با دست مخالف انگشتان دست دیگه رو در حالی که دست صاف و کشیده است به طرف عقب کشش دهید. می توانید حرکات پیشگیرانه دیگری را نیز انجام دهید.این تمرینات رو در طول روز چند بار تکرار کنید. چرا که یکی از بزرگ ترین مشکلات پیش روی کسانی که زیاد با موس و کیبورد سروکار دارند، سندروم تونل کارپال هست. پس از همین الان به فکر سلامتی خودتان باشید.

گردآوری: گروه بهداش و سلامت مجله اینترنتی زیگیل

  • نرگس عزیزی
  • ۰
  • ۰
رنگ هایی که باید بپوشید تا افسرده نشوید

 

یک روانشناس بالینی با تاکید بر اینکه استفاده از رنگ‌های شاد در پوشش باعث می‌شود آمار افسردگی در کشور کاهش یابد و امید به زندگی بالا رود گفت: اگر فردی در سه مورد از مراحل زندگی مانند شغل، تحصیل، خانواده و مسائل اجتماعی اختلال در کارکرد داشته باشد به عنوان بیمار افسرده تلقی می‌شود.‏

 

ربابه غفار تبریزی افسردگی را نوعی اختلال روانی در فرد دانست و گفت: کمبود اشتها، کم خوابی، پرخوابی، اضطراب، احساس غمگینی و تمایل به گریه، لذت نبردن از زندگی، مشکلات در تصمیم‌گیری، احساس بد داشتن نسبت به خود، وسواس و احساس شکست از علایم بارز افسردگی است که ممکن است به مرور زمان در بیمار افزایش یابند.‏

 

وی با بیان این مطلب که زمینه مشکلات خلقی و ژنتیک در بروز بیماری‌های روانی موثر است، یادآور شد: تحقیر شدن از جانب اطرافیان، تلقین باورهای اشتباه و منفی به خود، وجود شکست‌های متعدد در زندگی و داشتن والدین افسرده باعث افزایش افسردگی در آینده و آسیب رسیدن به بیمار شود.‏ این عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران تغییر در فعالیت و کسب انرژی بیمار را یکی از عوامل بروز افسردگی در بیمار دانست و اظهار کرد: بی‌حالی، بی‌انگیزه بودن، از دست دادن علاقه برای انجام فعالیت‌ها، نداشتن تمرکز، عدم برنامه‌ریزی برای ادامه زندگی، کاهش انرژی، خستگی و سستی عوامل موثری در کاهش انرژی بیمار برای ادامه فعالیت‌های روزمره است.‏ غفارتبریزی کم خونی را در بروز بیماری افسردگی بسیار موثر دانست و گفت: اگر بیمار درمان نشود ممکن است که در سبک زندگی فرد تغییر ایجاد شود و به تدریج نشانه‌های ابتلا به افسردگی فرد بدتر و شدیدتر هم شود.‏

 

وی با اشاره به اینکه سه عامل زمینه‌ساز، وقایع فعال کننده و عوامل نگهدارنده در بروز بیماری‌های روانی موثر است، در پایان بیان کرد: بهتر است قبل از بروز بیماری افسردگی برای پیشگیری از آن به روانپزشک مراجعه شود. همچنین والدین به نشانه‌های افسردگی در فرزند خود بیشتر دقت کنند. ایجاد برنامه‌های شاد در رسانه و استفاده از رنگ‌های شاد در پوشش باعث می‌شود آمار افسردگی در کشور کاهش یابد و امید به زندگی بالا رود.‏

 

  • نرگس عزیزی
  • ۰
  • ۰

آیا شغل شما به شما آرامش می دهد ؟

 

شغل انسان ها تاثیرات بسیار زیادی روی زندگی آن ها دارد.

 

اگر از شما بپرسند شادترین شاغلان در دنیا کدامند، پاسخ شما چیست؟ ستارگان سینما؟ فوتبالیست های ثروتمند؟ راهنمایان تورهای جهانگردی، ما پاسخ این سوال را براساس یافته های دانشمندان می دهیم. بیشتر ما بیش از یک سوم زمان بیداری مان را سر کار می گذرانیم، پس فهمیدن اینکه چگونه این زمان را به شادی و خلاقانه بگذرانیم مهم است. فارغ از اینکه ما در بالاترین درجات شغلی هستیم یا اینکه تازه کاریم و در ابتدای راه، این موضوعی است که باید مدنظر قرار گیرد.

 

اولین قدم برای  شادی در کار، این است که شغلی انتخاب کنید که برای شما مناسب باشد. میزان سختی یا آسانی شغل یا حتی میزان درآمد آن مشخص نمی کند که آیا شما در آن شغل شاد خواهید بود یا نه بلکه آنچه تعیین کننده است تناسب آن شغل با توانایی ها و تملایلات شماست، بنابراین بهتر است سوال را به این صورت تغییر دهیم؛ چه شغلی شما را شاد می کند؟ راهنمای تور جهانگردی بودن خوب است اما اگر همسر و فرزندتان نتوانند شما را همراهی کنند، مدت های طولانی دوربودن از خانواده خوشایند نخواهدبود.

 

فوتبالیست حرفه ای بودن خوب است، به شرط اینکه بتوانید خود را در بالاترین سطح حفظ کنید و آسیب دیدگی یا دیگر مسائل حاشیه ای شما را از اوج به زیر نکشد. ستاره سینما بودن هم خوب است به شرط اینکه بدانید دوره اوج در سینما کوتاه است. بنابراین، همه چیز به دیدگاه شما بستگی دارد. براساس نتایج تحقیقی در آمریکا مردم 3 دیدگاه در مورد شغل دارند؛ عده ای آن را فقط راهی برای کسب درآمد می دانند. عده ای علاوه بر کسب درآمد به وجهه و جایگاه شغل هم اهمیت می دهند. گروه دیگر به شغل به عنوان بخشی از هویت و معنای زندگی نگاه می کنند.

 

در هر کدام از این گروه ها که قرار بگیرید می توانید شاد باشید اما به نوع متفاوتی. درواقع شادی یک انتخاب است. انتخاب اینکه چگونه به شغلتان نگاه کنید و آن را انجام دهید. این 2 عامل میزان رضایت شما را رقم می زنند و هرچه این رضایت افزایش پیدا کند، شادتر خواهیدشد. برای اینکه در شغلتان شاد باشید، باید عواملی را درنظر بگیری؛ آیا می توانید با همکارانتان ارتباط برقرار کنید؟ آیا فرصتی برای ابراز ایده های جدید دارید؟ آیا کاری را که انجام می دهید، دوست دارید یا تنها به امید ارتقای شغلی و موفقیت های آینده در این کار مانده اید؟

 

آیا کاری که انجام می دهید به بهبود اوضاع جهان کمک می کند حتی شده کمک کوچکی؟ آیا مجبورید هرروز کار یکنواخت و تکراری انجام دهید یا فرصتی برای ایجاد تغییر و کسب تجربه های تازه وجود دارد؟ بسیاری از مردم  کار می کنند تا به زندگی شان معنا بدهند و این موضوع آنها را شاد می کند. بعضی دیگر کار می کنند تا بتوانند صورتحساب هایشان را پرداخت کنند و پولی هم برای تفریح و خرج های اضافه داشته باشند. در هر دو صورت یادتان باشد شغلتان زندگی شخصی تان را تغییر می دهد. پس به جای رویابافی، آنچه را که دوست دارید انجام بدهید. اگر می خواهید شاید باشید، برای امروز کار و تجربه کنید و لذت ببرید.

  • نرگس عزیزی
  • ۰
  • ۰

شما احساس تنهایی می کنید؟

علل و عوامل احساس تنهایی داشتن و راه کارهای فرار از این حس بد را در این بخش مطالعه فرمایید.

 

وقتی تنها هستید معمولاچه کارمی کنید؟ بیشتر می خوابید یا تلویزیون تماشا می کنید؟ غمگین و بی تحرک هستید؟ نکند شما هم احساس تنهایی می کنید؟

 

هر کسی گاهی احساس تنهایی می کند. تنهایی یعنی دلتنگی برای یک رابطه، حتی اگر در میان جمع هم باشیم. این دلتنگی انواع مختلفی دارد: برای یک نفر ، نوع خاصی از برخورد یا به طور کلی تمامی فعالیت های اجتماعی. یعنی تنهایی اجتماعی( دوست نبودن با کسی) ، تنهایی عاطفی( نداشتن دوست صمیمی) و تنهایی روحی( دور بودن از خدا).

 

تنهایی صدها دلیل دارد:

جدا شدن، احساس بیهودگی، احساس متفاوت بودن، پرخاشگری، احساس ریاست، سوء تفاهم، اجبار شرایط، جابه جایی منزل، احساس نیاز شدید به محبت، روابط خانوادگی ضعیف در کودکی، تفاوت بین آن چه می خواهیم و آن چه هستیم، خجالتی بودن، عدم مهارت در برقراری ارتباط، ضعف اعتماد به نفس، علاقه به تماشای تلویزیون، اعتقاد به رقابت و عدم وابستگی در تمام مراحل زندگی ، اعتقاد نداشتن به خدا و بالاخره اعتقاد به این که عشق حلّال تمام مشکلات است.

 

هر تنهایی می تواند به افسردگی منجر شود. احساساتی مثل ناامیدی ،ترس ، افسردگی، خستگی ،عصبانیت، بی قراری، خودخوری( من زشتم، کودنم ،…) دخیل در تنهایی هستند. تنهایی سبب کاهش اعتماد به نفس و کاهش اعتماد به نفس سبب تنهایی می شود و این سیکل معیوب در نهایت به افسردگی می رسد. آدم های تنها به دلیل ضعف اعتماد به نفس ، دلشان نمی خواهد با بقیه رابطه برقرار کنند، چون کمتر طعنه خواهند شنید. هر کس هر چیزی بگوید موافقت می کنند تا کسی به آن ها انتقاد نکند، غرغر می کنند تا کسی به آن ها غر نزنند، با کسی قاطی نمی شوند تا زمینه اظهار نظر به وجود نیاید. با این حساب مشکل ضعف اعتماد به نفس است.

 

نوجوان ها از تنهایی رو به کارهای عجیب و غریب می آورند. به طرز وحشتناکی به یک بازیگر، خواننده یا قهرمان ورزشی علاقمند می شوند و هر گونه علاقه به رابطه را انکار می کنند و مواد مخدر، تلویزیون، مجله خواندن و … جای برقراری ارتباط را می گیرد.

 

اگر از مردم بپرسیم: وقتی تنها هستید چه کار می کنید؟ می توان جواب ها را به پنج گروه تقسیم کرد:

1. غمگین و بی تحرک( گریه ، خواب، تماشای تلویزیون، دارو، غذا و هیچ)

2. تنها ولی فعال( کار ، مطالعه، نوشتن، ورزش، سرگرمی)

3. پول خرج کردن، رسیدن به سر و وضع خود.

4. راضی کردن خود:( من هم قبلا چند تا دوست داشتم) ( من صفات بسیار خوبی دارم)

5. دیدن یک دوست ، تلفن کردن به یک دوست، کمک کردن به دیگران.

 

گروه اول در آدم های تنها رایج تر است( غمگین و بی تحرک) و بقیه جزء خودامدادی محسوب می شود.

 

 

روش های خود امدادی برای غلبه بر مشکلات تنهایی
* قبل از هر کار باید بر توجیه هایی که انگیزه اصلاح را از بین می برند، غلبه کنید. اگر فکر می کنید علت تیپ، تحصیلات، پول و غیره چیزهایی هستند که مشکل را اصلاح می کنند این فکرها را دور بریزید و دنبال دلایلی بگردید که راحت تر رفع می شوند. اگر فکر می کنید مشکل از دیگران است ( وقت ندارند، حال ندارند، موقعیت پیش نمی آید) ، بیشتر بین مردم بروید. بهتر صحبت کردن را یاد بگیرید ، با دیگران همدردی کنید و …

 

* به جشن هایی که دوست دارید بروید، سعی کنید در هر کاری که می کنید بهترین باشید.

 

* خجالت نکشید، از برقراری ارتباط نترسید، ناامید و اندوهگین نباشید

 

مردانِ تنها بیش از دیگران از برقراری روابط جدید دوری می کنند. در اولین برخورد در مورد هیچ کس قضاوت نکنید.

 
آدم های تنها دو خطای بزرگ می کنند
اول این که هر وقت بین مردم هستند فکر می کنند ، همه آن ها را می پایند. و مدام نگران نظر دیگران هستندکه باعث می شود هرگز راحت نباشند. و به خاطر این فکر غلط، هر وقت کسی از آن ها دوری کند به حساب ضعف خود می گذارند.

 

روش هایی برای انسان های تنها
* به دیگران و آن چه برایشان جالب است توجه کنید و کمک کنید به همه خوش بگذرد.

 

* اگر تنهایی شما را اذیت می کند، کارهایی که جالب و ارزشمند هستند انجام بدهید مثلا کار پاره وقتی که در ارتباط با مردم است پیدا کنید، کتاب بخوانید و …

 

* اولین قدم ، کشف فکرهای غلط است. بعد باید ببینیم که تا چه حد واقعیت دارد و چند آزمایش انجام دهیم: ببینیم تنها ماندن در خانه واقعا از تنها بیرون رفتن بهتر است یا نه، واقعا دیگران حوصله ما را سر می برند یا نه، می توانیم جوک بگوییم یا نه، همه همیشه در حال ارزیابی ما هستند یا نه، کسی هست که بتواند به ما اعتماد کند یا نه، نه شنیدن فاجعه است یا نه، باطن دیگران از ظاهرشان مهم تر است یا نه، سکوت از غرغر کردن بهتر است یا نه، و …

 

خیلی از آدم ها برای این که تنها بودنشان را پنهان کنند خود را یک جوری مشغول می کنند. آدمیزاد این موجود تنهای وحشت زده فقط با یاد خدا آرام می گیرد.یاد خدا راهی برای غلبه بر ترس و تنهایی است. خدا مال همه است، توانایی نامحدودی دارد، همه جا هست، همه را می بیند، حرف همه را می شنود، مهربان است و همه را دوست دارد. یاد خدا ما را دلگرم می کند که تنها نیستیم ، بی پناه نیستیم، بیهوده به دنیا نیامده ایم و حیات جاودان خواهیم داشت و اگر به وجود خدا تردید داشته باشیم تمام این ها را از دست خواهیم داد.

  • نرگس عزیزی
  • ۰
  • ۰

اولین ها همیشه در یاد ما آدم ها باقی می ماند به همین خاطر در موقعیت های مختلف اولین برخورد با طرف مقابل اهمیت زیادی دارد. فرقی نمی کند که قرار است در یک قرار ملاقات برای اولین بار شریک تجاری تان را ببینید یا می خواهید برای اولین بار همسر آینده تان را ملاقات کنید، به هر حال مهم است که اصول و مبانی برخورد درست در جلسه اول ملاقات را بدانید؛ شاید یک حرکت اشتباه یا بیان چند کلمه نادرست کافی باشد تا از چشم طرف بیفتید.

پس اگر می خواهید در برخورد اول تاثیرگذار باشید این اصول طلایی را یاد بگیرید تا طرف به سرعت از شما خوشش بیاید و تصویر مثبتی از شما همیشه گوشه ذهنش داشته باشد.

اعتمادبه نفس داشته باشید

فردی اجتماعی و خوش مشرب که اعتماد به نفس بالایی دارد در اولین برخورد، تاثیر خوبی بر طرف مقابل می گذارد. اگر چنین ویژگی هایی را در خودتان تقویت کنید، دیگران راحت تر با شما صحبت می کنند و این نشان می دهد که پذیرای حرف زدن با دیگران هستید.

این طوری قاپ طرف را بدزدید!

محکم دست بدهید

نوع دست دادن شما با طرف مقابل اهمیت دارد. وقتی شل و بی تفاوت دست می دهید احساس خوبی در طرف مقابل ایجاد نمی کنید. سعی کنید شیوه دست دادن شما به گونه ای باشد که حس خونگرمی و صمیمیت اولیه را به طرف مقابل منتقل کند.

به زبان بدن توجه کنید

زبان بدن زبان قدرتمندی است. زبان بدن افراد مختلف درباره سطح اعتمادبه نفس و خلق وخوی آنها حرف هایی دارد. کافی است به این زبان توجه کنید. اگر می خواهید دیگران در نظر اول جذب شما شود محکم و با اراده بایستید، خم نشوید و قوز نکنید.

در این صورت حس اعتمادبه نفس و قدرت را به دیگری منتقل می کنید. دست های تان را مشت و گره کرده روی میز قرار ندهید یا دست به سینه ننشینید، این حالت ها نشان می دهند که برای طرف مقابل گارد گرفته اید.

دست و پای تان را تکان ندهید

اگر نشسته اید دست های تان را روی زانو ها قرار دهید. هرگز ناخن تان را نجوید، با موهای تان بازی نکنید و به جان یک تکه دستمال کاغذی نیفتید. شاید در بین مکالمات یکی از این حرکات را انجام دهید ولی تکرار و تداوم آنها نشان می دهد که اضطراب و استرس دارید و این نشانه خوبی برای مخاطب شما نیست؛ حفظ آرامش برگ برنده شما در برخورد اول است.

طرز نشستن و ایستادن شما در برخورد اول اهمیت دارد، با این وجود نباید نشان دهید که مانند یک رباط حرکات خشک و غیرقابل انعطافی دارید. درصورتی که استرس داشته باشید این احساس به طرف مقابل هم منتقل می شود.

لبخند بزنید

هر چهره ای با یک لبخند ملایم زیبا تر می شود، بنابراین اگر می خواهید در نگاه اول تاثیرگذار باشید و چهره خوبی از شما در ذهن طرف مقابل شکل گیرد، لبخند را فراموش نکنید. یادتان باشد که بعد از یک لبخند به سرعت چهره ای عبوس و جدی به خودتان نگیرید و کاری نکنید که طرف تصور کند لبخند شما ساختگی و از روی اجبار بوده است.

اجازه دهید دیگران هم صحبت کنند و فقط شما متکلم وحده نباشید. وقتی پشت سر هم و بدون وقفه حرف می زنید این ویژگی برای مخاطب شما در اولین برخورد خوشایند نیست.

تماس چشمی را از دست ندهید

زمانی که در حال صحبت هستید، با مخاطب تماس چشمی داشته باشید. وقتی چشم های شما به دوردست ها خیره شود یا جای دیگری را نگاه کنید این حس در مخاطب ایجاد می شود که به حرف هایش توجه نمی کنید یا حواس تان جای دیگری است.

خوب لباس بپوشید

مهم است که متناسب با نوع ملاقات لباس مناسبی را انتخاب کنید. لازم نیست لباس های شما مد روز و از برند های گران قیمت باشند کافی است به رنگ ها دقت داشته باشید و البته از اصل تمیزی غافل نشوید. به طور مثال اگر قرار است در اولین قرار ملاقات کاری با فردی مصاحبه شغلی انجام دهید، پوشیدن لباس های اسپرت توصیه نمی شود. حتی خوب است که به رنگ لباس های تان هم توجه کنید مثلا رنگ آبی هنگام مصاحبه های شغلی بهترین انتخاب است و حس آرام بودن شما را به طرف مقابل القا می کند.

در مورد خانم ها هم توصیه می شود به نوع پوشش و حتی اندازه مانتو و رنگ شال یا روسری توجه کنند. توصیه می شود که در اولین برخورد از زیورآلات زیادی استفاده نکنید و به ویژه اگر قرار است با همسر آینده تان ملاقاتی داشته باشید از انتخاب طلا و جواهرات فراوان پرهیز کنید.

شوخ طبع باشید

گاهی اوقات در میان حرف ها جملات بامزه ای بگویید که لبخند را روی چهره مخاطب تان بنشاند. البته در این کار زیاده روی نکنید و از روی اجبار سراغ شوخی های مصنوعی و اجباری نروید.

این طوری قاپ طرف را بدزدید!

برای شوخ طبعی جوک های زشت و زننده به کار نبرید و سعی نکنید از این راه صمیمیت بیشتری ایجاد کنید چون ممکن است اثر معکوس داشته باشد و فردی که با او مشغول گفت وگو هستید این رفتار را شایسته نداند و تصویر نامناسبی از شما در ذهنش شکل گیرد.

خودتان را علاقه مند نشان دهید

وقتی مشغول صحبت هستید خودتان را نسبت به موضوع مورد بحث علاقه مند نشان دهید. وقتی سرتان را حرکت نمی دهید یا با سر، صحبت های طرف را تایید نمی کنید، این زبان بدن نشان می دهد که به موضوع علاقه مند نیستید. از این رو در برخورد اول طرف مقابل شما از این طرز برخورد احساس خوبی پیدا نمی کند.

علاوه بر این بهتر است خودتان را نسبت به بعضی موضوعات علاقه مند نشان دهید و سعی کنید علایق مشترکی با آن فرد پیدا کنید. شروع صحبت می تواند در مورد آب و هوا باشد و در ادامه شاید بحث به موسیقی، فیلم های سینمایی یا سریال های تلویزیونی هم برسد.

تمرکز داشته باشید

ضمن صحبت کردن با دیگران مدام چشم تان به تلفن همراه نباشد و لابه لای صحبت ها به پیامک ها پاسخ ندهید، درصورتی که مجبور به پاسخ هستید از طرف مقابل عذرخواهی کنید. اگر می دانید که این فرد در زمینه خاصی سابقه درخشان دارد ضمن صحبت به این موفقیت اشاره ای داشته باشید و طرف را تحسین کنید.

درمورد مصاحبه های شغلی توصیه می شود در مورد شرکت اطلاعاتی کسب کنید و به مصاحبه کننده ای که برای اولین بار شما را می بیند نشان دهید با موفقیت و سوابق شرکت آشنایی دارید.

تمیز و خوشبو باشید

عطر بزنید و خودتان را تمیز نشان دهید. لازم نیست عطر و ادکلن شما گران قیمت باشد همین که کمی به خودتان رسیده باشید نشان می دهد برای خود ارزش قائل هستید و بهداشت فردی برای تان اهمیت دارد. بهداشت و سلامت دندان ها هم اهمیت دارند. آرایش بیش از حد برای خیلی از افراد خوشایند نیست و داشتن پوستی تمیز و شفاف بیشتر اهمیت دارد، بنابراین استفاده از کرم های مناسب برای رطوب رسانی به پوست و توجه به سلامت موها در جذابیت شما تاثیر دارند.

  • نرگس عزیزی
  • ۰
  • ۰

روان شناسان، متفکران عصر جدید و مبلغان مذهبی، سال هاست که در مورد قانون جذب صحبت می کنند. این قانون به زبان ساده می گوید: «هر آنچه به آن فکر می کنیم، خوب یا بد، به سمت ما جذب خواهدشد.» شما هر باوری هم که نسبت به جهان پیرامون خود و قدرت نهفته در آن داشته باشید، تحقیقات علمی معتبر، تاثیر «مثبت اندیشی» را اثبات کرده اند. در ادامه دوازده روش کاربردی آورده شده که براساس آن قانون جذب می تواند زندگی تان را رضایت بخش تر کند.

12 راز از قانون جذب که شاید ندانید +تصاویر

1- تجربه های خوب یا بد زندگی را با اندیشه های خود جذب کنید.

افرادی که همواره در مورد بیماری حرف می زنند، بیمار می شوند. براساس قانون جذب، وقتی درباره موردی نگران هستید و به مسائل بد می اندیشید، آن ها را به سمت خود جذب می کنید.

2- فکرکردن به هر موردی به معنای دعوت کردن آن است، حتی اگر تمایلی به این کار نداشته باشید.

12 راز از قانون جذب که شاید ندانید +تصاویر

وقتی به آنچه می خواهید، می اندیشید، همین تفکر، بزرگ و بزرگ تر می شود و همان را دریافت می کنید، پس مراقب تفکرات خود باشید و همیشه مثبت بیندیشید.

3- هرچه بیشتر بر موضوعی تمرکز کنید، قوت می یابد.

تمرکز کردن بر موضوعی موجب می شود که با جذب همان مورد، آن را محقق سازید. اغلب با نگرانی از اتفاق های بد، آن را برای خود رقم می زنید.

4- بهتر است به جای بازبینی تصمیم خود، به احساستان گوش دهید.

به عبارت دیگر به حس شهودی خود اعتماد کنید. به جای این که انتخاب های خود را مرور و بازبینی کنید، اجازه دهید احساس شما مسیر درست را نشانتان دهد. این کار، زندگی تان را رضایت بخش تر می کند.

5- تنها با فکر کردن به موارد خوب، آن ها سریع تر رخ می دهند و زندگی تان را شادتر می کنند.

خواستن و طلب کردن تنها درخواست زبانی نیست. برای رسیدن به خواسته های خود باید به طور کامل تمرکز کرده و به موضوعی خاص بیندیشید و در عین حال احساسی مثبت به آن داشته باشید. وقتی تمام توجه خود را به موضوعی خاص معطوف می کنید و نسبت به آن احساس مثبتی دارید، آن لحظات شاد را زودتر تجربه خواهیدکرد.

12 راز از قانون جذب که شاید ندانید +تصاویر

6- برای ایجاد تغییر، هرچیزی را آن طور که دوست داری ببینید، نه آن طور که هستند.

این رازی است که تنها افراد موفق از آن آگاهی دارند. این همان تصویرسازی است. مایکل فلپس، پرافتخارترین شناگر آمریکا می گوید: «هرشب قبل از خواب، خود را تصور می کردم که در مسابقات برنده شده ام!» برای این که تغییر مثبتی را در تجربه های خود از زندگی ایجاد کنید، باید حالات فعلی اتفاق ها و جریان های اطراف خود را فراموش کنید، از همه مهم تر باید نگاه دیگران به خود را نادیده بگیرید و همه چیز را همان گونه که می خواهید، تصور کنید.

7- قدرت جذبتان را با تمرین روزانه تفکر خلاق و قدرتمند روزانه افزایش دهید.

هر روز پانزده دقیقه وقت صرف کنید و به اهداف، رویاها و خواسته های خود از زندگی تان بیندیشید. این کار فرصت بیشتری برای موفقیت در اختیار شما قرار می دهد.

8- از منبع نامحدود موفقیت و کامیابی، هر قدر می توانی، بهره ببر.

موفقیت دیگران، کامیابی شما را محدود نمی کند. اگر شما هم موفقیت زیادی کسب کنید، راه را برای دیگری نمی بندید.

12 راز از قانون جذب که شاید ندانید +تصاویر

9- اجازه ندهید در ناامیدی و نگرانی غرق شوید.

ناراحت بودن فقط به جذب نگرانی های بیشتر منجر می شود و نشانه دست نیافتن شما به خواسته هایتان است، بنابراین به جای تمرکز بر نداشته هایتان، بر آنچه از زندگی انتظار دارید، متمرکز شوید.

10- فیلم ها و برنامه های تلویزیونی نشان دهنده تجربه های منفی را تماشا نکنید.

وقتی اجازه می دهید این مزخرفات وارد ذهنتان شوند، ناخودآگاه به آن ها می اندیشید و همین امر احتمال بروز همان اتفاق ها را برای شما دوچندان خواهدکرد. این یک حقیقت است که توجه به هر موردی، آن را به ما نزدیک تر می کند.

11- اگر روابطتان با دیگران بد است، بدانید که شما موجب آن شده اید.

12 راز از قانون جذب که شاید ندانید +تصاویر

منفی اندیشی می تواند روابط شخصی شما را به ویرانی بکشاند. همین ذهنیت می تواند ما را از شر روابط بد با همسر یا خویشاوندان هم نجات دهد. آگاه باشید که تفکر و قدرت جذب شخصی تنها عاملی است که می تواند تجربه ای را به زندگی تان دعوت کند.

12- از رویاهایتان راهنمایی بگیرید، اما نگران نشوید.

خواب هایی که می بینیم می توانند بینش ما را نسبت به روح و روانمان افزایش دهند، اما تا وقتی ما نخواهیم، نمی توانند اتفاقی را در زندگی ما رقم بزنند.

  • نرگس عزیزی
  • ۰
  • ۰

با این ترفندها و فوت و فن های جالب روانشناسی می توانید به بهترین نحو روی دیگران تاثیر بگذارید و در هدف خود به پیروزی دست یابید. در حقیقت این مقاله به شما کمک می کند تا به روش های روانشناسی بر روی اطرافیان خود تاثیرگذار باشید بدون این که به آن ها تهاجم کنید تا مجبور به کاری شوند و یا احساس بدی در آن ها ایجاد شود.

دانشمندان این نظریه را بر روی دو گروه از افراد امتحان کردند و به نتیجه مشابهی رسیدند. هر چند که در نگاه اول به نظر می رسد که زمانی که شما به شخصی نفعی می رسانید و کاری برای کسی انجام می دهید انتظار دارید آن فرد ارزش کار شما را بداند و بیشتر شما را دوست داشته باشد، اما تحقیقات چیزی متفاوت را اثبات کرده اند. زمانی که شما برای شخصی کاری انجام می دهید در نتیجه تمایل شما به آن شخص بیشتر می شود و این بدان دلیل است که ما کارهای خود را تجزیه و تحلیل می کنیم و هنگامی که به شخصی نفعی می رسانیم برای خود دلایل و توجیهی پیدا می کنیم و در نتیجه دلایل فرض شده قاعدتا به آن شخص علاقه مند خواهیم شد.

هدفی بالاتر را نشانه بگیرید

گاهی از این ترفند به عنوان در ورود به مذاکره در برخوردهای رو در رو یاد می شود. شما کار را با مطرح کردن یک درخواست بزرگ و حتی غیرمنطقی از فرد آغاز کنید. پیش از مطرح کردن می دانید که پاسخ مخاطب به احتمال زیاد منفی است و پس از شنیدن پاسخ منفی درخواست خود را تعدیل کرده و خواسته اصلی خود را مطالبه کنید.

فرد از انجام ندادن درخواست اول شما احساس بدی خواهد داشت حتی اگر درخواست شما بی دلیل و غیرمنطقی باشد. بنابراین زمانی که پس از مدتی شما خواسته کوچک تر و عقلانی تری دارید احساس می کند که باید به شما کمک کند. دانشمندان این نظریه را مورد بررسی قرار داده و متوجه شدند که بسیار کارآمد است.

در مکالمه از اسم شخص یا عنوان او استفاده کنید

دیل کارنگی، نویسنده کتاب «چگونه بر دوستان خود پیروز شویم و بر مردم تاثیرگذار باشیم» بر این باور است که استفاده از نام فرد در مکالمه بسیار با اهمیت است. نام هر فرد در هر زبانی زیباترین صدایی است که دوست دارد بشنود. نام فرد بخشی از هویت اوست و شنیدن آن از زبان مخاطب به معنای پذیرفته شدن حضور فرد و اعتبار اوست در نتیجه احساس مثبتی را در فرد ایجاد می کند.

استفاده از یک عنوان می تواند بسیار تاثیرگذار باشد. ایده مطرح شده این است که زمانی که شما مانند نوع خاصی از افراد رفتار می کنید کم کم به آن شخص تبدیل خواهید شد، شاید این نظریه یک پیش گویی ساده به نظر برسد. برای تاثیرگذاری بر روی افراد می توانید آنها را به آن چه که در حقیقت می خواهید باشند ارجاع دهید در نتیجه ذهن او درگیر روش ها و مزایای تبدیل شدن به فرد مورد نظر شما خواهد شد. برای مثال می توانید فرد را دوست من خطاب کنید و یا در محیط کاری فرد را به عنوان ارشد و مدیر خود بنامید. البته این شاخ در جیب فرد گذاشتن عواقبی هم دارد که بهتر است مراقب باشید.

چاپلوسی کنید

شاید این ترفند در دید اول بسیار ساده و پیش پا افتاده به نظر برسد اما محققان طی بررسی های خود بر روی عکس العمل افراد در برابر چاپلوسی دریافتند که نکات و هشدارهای مهمی در این زمینه وجود دارد. چاپلوسی بیش از حد معقول، بسیار آسیب رسان است.

به بیان ساده افراد همواره در تلاش هستند در زمینه افکار و احساست خود در یک حالت متعادل باشند. بنابراین زمانی که شما تملق فردی را می گویید که اعتماد به نفس بالایی دارد او این تعریف را صادقانه دیده و احساس راحتی بیشتری با شما می کند اما در موردی که فرد اعتماد به نفس پایینی داشته باشد این چاپلوسی می تواند تاثیر معکوس داشته باشد و حتی در برابر تمجید شما از خود حالت تدافعی بگیرد. آن چه که از این نظریه برداشت می شود پررنگ کردن و تمجید کردن از نقاط قوت افراد است به خصوص نقاط قوتی که خود فرد از آن آگاه است و به آن می بالد.

معکوس رفتار کنید

رفتار معکوس که اغلب به عنوان تقلید شناخته شده است کاری که برخی از مردم به طور طبیعی انجام می دهند. نمونه ساده آن زمانی است که کسی با ما با صدای بسیار آرام صحبت می کند. اغلب به صورت ناخودآگاه صدای ما هم از حالت معمول پایین تر می آید. استفاده از این مهارت در واقع بروز رفتاری شبیه آفتاب پرست است. کپی کردن رفتار و الگوهای بیان افراد اگر آگاهانه و ظریف انجام شود، می تواند روشی عالی برای یک رابطه دوستانه و موثر است.

محققان با مطالعه ای که در این زمینه انجام دادند دریافتند که افراد به مقلدین خود احساس بهتری دارند و از آن جالب تر در عموم مردم این دیدگاه وجود دارد که افرادی که رفتارهای آن ها مورد تقلید قرار می گیرد رفتارهای بهتر و مقبول تری دارند و الگو برداری از شیوه آن ها موجب می شود احساس خوشایندی داشته باشند. این اعتبار به آن‎ ها اعتماد به نفس بیشتری می دهد و در نتیجه شادتر هستند و ارتباطات بهتری را مدیریت می کنند و کمتر کسی را از خود می رانند.

درخواست خود را در زمان خستگی فرد بیان کنید

زمانی که فرد خسته است احتمال بیشتری وجود دارد که درخواست یا بیانیه شما را بپذیرد. در زمان خستگی، فقط بدن از لحاظ فیزیکی خسته نیست بلکه ذهن هم از لحاظ سطح انرژی و تحلیل گری در پایین ترین نقطه قراردارد. بنابراین زمانی که شما از فرد خسته درخواستی دارید معمولا پاسخ قطعی نمی شنوید بلکه انجام کار را به فردا و یا زمانی دیگر موکول خواهد کرد. درواقع برای این که زودتر از چالش شما نجات پیدا کند قول می دهد که بعدا خواسته شما را برآورده سازد.

نظیر چنین تجربه ای را اغلب ما در کودکی داشته ایم! پیش از خواب بهانه گیری می کردیم و درخواست هایی از والدین داشتیم که با وعده زمان بیداری مهار می شد. نکته این جاست که افراد معمولا نسبت به حرفی که زده اند و قولی که داده اند احساس تعهد دارند و در زمانی که شرایط خستگی برطرف شد خواسته شما را دنبال خواهند کرد.

پیشنهادی را مطرح کنید که فرد نمی تواند رد کند

کار را با پیشنهادهای کوچک و کم زحمت آغاز کنید. حتی می توانید در مورد چند تصمیم گیری که انجام دهید نظر موافق فرد را جویا شوید وقتی فردی شروع به کمک کردن به شما می کند احتمال زیادی دارد که این کار را ادامه دهد و شما می توانید به تدریج درخواست های بزرگتری را مطرح کنید. دانشمندان این نظریه در خصوص بازاریابی تست کرده اند و به نتایج مثبتی رسیده اند. آن ها در آغاز از مردم خواستند که برای حمایت از جنگل ها و محیط زیست موافقت خود را اعلام کنند که یک درخواست به نسبت ساده و بدون دردسر است. حال متقاعد کردن این گروه موافق برای خرید محصولاتی که حامی محیط زیست هستند بسیار آسان تر و پر بازده تر است. روانشناسان معتقدند که فاصله درخواست ها هم بسیار با اهمیت است در واقع فرد نباید یکی پس از دیگری مورد هجوم قرار بگیرد اگر درخواست اول را مطرح کردید چند روز صبر کنید و سپس به سراغ درخواست بعدی بروید.

ساکت باشید

زمانی که مخاطب حرف اشتباهی می زند و تفکر اشتباهی دارد سعی نکنید او را اصلاح کنید. کارنگی در کتاب مشهور خود بیان کرده است که گوشزد کردن اشتباهات افراد در مکالمه معمولا غیرضروری است و اغلب موجب خاتمه یافتن یک مکالمه خوشایند می شود. در حقیقت زمانی که می دانید مخاطب شما در اشتباه است یک راه موثر وجود دارد تا مکالمه مودبانه را مدیریت کنید.

ایده بسیار ساده ای است به جای استدلال به دقت گوش کنید و نقطه مشترک و نقطه شروعی برای بحث خود پیدا کنید با تاکید بر توافق نظری که با هم دارید موضع و شرایط خود را توضیح دهید و مسائل را شفاف سازی کنید در این حالت فرد تمایل بیشتری به شنیدن حرف های شما دارد و حتی به طور ناخودآگاه شما اجازه خواهد داد که بر تفکراتش نفوذ کنید و برخی موارد را اصلاح کنید.

آن چه را که می گویند تایید و تکرار کنید

یکی از کارآمدترین روش هایی که می توانید بر افراد تاثیر بگذارید نشان دادن این است که حرف آن ها را می فهمید و منظور و احساس آن ها را درک می کنید که موجب ایجاد حس همدلی میشود. یک روش برای نمایش این حس همدلی صحه گذاری و تکرار حرف ها و نقطه نظرهای مخاطب است. مطالعات نشان داده است وقتی روانشناسان به طور موثر به حرف بیماران خود گوش می دهند، بیماران ارتباط بهتری برقرار کرده و تفسیر صادقانه و شفا ف تری از شرایط خود ارائه می دهند.

به طور کلی زمانی که افراد یک گوش شنوا برای حرف های خود پیدا می کنند احساس امنیتی بیشتری دارند در نتیجه ارتباط بهتری شکل می گیرد و احتمال پذیرفته شدن نظرات و خواسته های شما بیشتر خواهد بود.

با حرکات سر مخاطب خود را تایید کنید

دانشمندان دریافته اند که تکان دادن سر در هنگام گوش دادن به معنای موافقت با نظر و بحث مطرح شده، می تواند در برقراری ارتباط بهتر موثر باشد. هم چنین زمانی که شما با حرکت سر مخاطب خود را مدام مورد تایید قرار می دهید، احتمال زیادی وجود دارد که به صورت ناخودآگاه در هنگام صحبت شما او نیز با انجام حرکت مشابه، عقاید و نظرات شما را تایید کند.

  • نرگس عزیزی
  • ۰
  • ۰

دانشگاه یا تحصیلات آزاد؟ تجربه یا تخصص؟ علم یا ثروت؟ مهم ترین چیزهایی که باید در دانشگاه یاد می گرفتید، پیدا کردن جواب این سوالهاست، نه دروسی که به شما آموزش دادند...! شاید قبل از ورود به دانشگاه، تمام فکر و ذکرتان این بود که قرار است چه چیزهای خاص و عجیبی به شما یاد بدهند که به افرادی که دانشگاه نرفتند یاد نداده اند. چه رازهای از داشتن یک زندگی موفق باید برای شما فاش شود، که قبل از دانشگاه نمیتوانستید آنها را کشف کنید؛ اما، متاسفانه هنگامی که وارد دانشگاه میشوید، واقعا اتفاقات آنطوری که فکر میکردید روی ندادند؛

در واقع برعکس… راه موفقیت به نظرتان سخت تر شد، سوالاتتان مبهم تر شدند و رویاهای بزرگی که در سر داشتید کم کم، رنگ و بوی یک آرزو گرفتند و در گوشه ذهنتان کم کم خاک خوردند. اما واقعا چه درس های مهم زندگی باید از دانشگاه رفتن یاد میگرفتید، یا یاد بگیرید؟ این مقاله قرار است 5 درس مهم زندگی را، که معمولا در حین تحصیل و به عنوان یک دانشجو باید یاد می گرفتید را به شما یادآوری کند. ممکن است این دروس را قبل از دانشگاه، یا بعد از دانشگاه هم یادگرفته باشید، اما مهم نیست، با خواندن مجددا آن حداقل بدانید که آنها را درک کرده اید یا نه؟

5 درس زندگی که باید در دانشگاه یاد می گرفتید اما... +تصاویر

1. اگر میخواهید در هر کاری موفق باشید باید آنرا شفاف سازی کنید!

5 درس زندگی که باید در دانشگاه یاد می گرفتید اما... +تصاویر

در دوران تحصیلات و دانشگاه و حتی سربازی، شاید شما یک رویای دلچسب از یک زندگی خوب که به نظرتان ایده آل است را در ذهن تان داشته باشید! تا زمانی که تحصیلات یا سربازی تان تمام شد بروید بیرون و آنرا بدست آورید.

اما؛ مشکل از زمانی شروع میشود که وارد دنیای واقعی میشوید.

هر روز خبرهایی را میبینید، رویدادهایی را میبینید و افرادی را میبینید، که نه تنها به شما کمک نمیکنند به رویایی که در سر دارید برسید، بلکه شما را نیز از بدست آوردن آن ناامید میکنند ! اما یک راه مقابله با آن وجود دارد، شما باید کاملا واضح مشخص کنید دقیقا چه چیزی میخواهید؟ واقعا رویای شما پولدار شدن داشتن چه مقدار پول است؟ رویای شما از یک کار خوب دقیقا چه کاری با چه خصوصیاتی است؟ و …

درست زمانی که واقعا مشخص کردید دقیقا منظور شما از رویایتان چیست، زمان آن میرسد که با هدفگذاری ها به سمت بدست آوردن آن حرکت کنید.

2. در اکثر کارها، تحصیلات آکادمیک نیاز ثانویه است!

5 درس زندگی که باید در دانشگاه یاد می گرفتید اما... +تصاویر

زمانی که با موفقیت دانشگاه تان را تمام میکنید و میخواهید وارد کارتان شوید، مهم ترین چیزی که برای کارفرما اهمیت دارد برخلاف تصور قبلی تان، تجربه است…

تمام مدارک تان را، گواهینامه هایتان، لوح های تقدیرتان را حتی نامه تمجید رئیس دانشگاه تان را بخواهید به کارفرمایتان نشان دهید؛ آخر سر فقط یک جمله می شنوید “خب چقدر تجربه کاری داری؟”

پس اگر هنوز دانشجو هستید و به حوزه ای علاقه مند هستید، فقط شروع کنید به کارکردن در آن حوزه کنار درس تان، کارکردن را برای بعد از دانشگاه نگذارید. در دوران دانشجویی بهترین زمان برای آزمون خطا، پیدا کردن علاقه و کسب تجربه است.

3. مهم ترین رابطه در طول دوران زندگی، رابطه شما با خودتان است!

5 درس زندگی که باید در دانشگاه یاد می گرفتید اما... +تصاویر

شاید شما در بهترین حالت، تجربه و مهارت خوبی داشته باشید، بتوانید عیدی خوبی از رئیس تان بگیرید، حتی چندتا پیشنهاد کار خوب هم از جاهای مختلف بگیرید.

اما…

واقعا اینها چقدر ارزش دارند اگر خودتان ندانید واقعا چه کسی هستید؟

یک شغل کارمندی معمولی که از ساعت 9 صبح تا 5 بعد از ظهر، فرد را به عنوان یک وجود فیزیکی در کاری قبول میکند تا یک سری کارهای تکراری، بی روح و بدون نیاز به خلاقیت انجام دهد، یکی از مضرترین و آینده خراب کن ترین چیزهایی هست که یک جوان تحصیل کرده میتواند دچار آن شود.

اگر میخواهید یک زندگی به تمام معنا عالی داشته باشید، باید دنبال کاری بگردید که پیوسته به شما کمک کند تا با جستجوی خویشتن تان، بتوانید مهارتها، استعدادها و علایق تان را پیدا کنید.

4. لذت بردن از زندگی و خوش گذراندن، به مراتب مهم تر است از دنبال کردن یک شغل کارمندی است!!

5 درس زندگی که باید در دانشگاه یاد می گرفتید اما... +تصاویر

آیا شما حاضرید 40 ساعت از پنجشنبه و جمعه آخر هفته تان را به کاری اختصاص دهید که هیچ سودی برایتان ندارد؟ احتمالا خیر ! اما شما در طول هفته اینکار را انجام میدهید !

شاید فکر کنید که "خب من به پولش احتیاج دارم"، "مجبورم خب..." و …!

اما بهتر است بدانید که، نه تنها نمیتوانید از یک شغل کارمندی، پولدار شوید، بلکه دارید زمانتان را برای پولدار شدن از دست میدهید !!!

5. اگر واقعا مجبورید یک شغل کارمندی انتخاب کنید، حداقل مراقب خودتان باشید!!

5 درس زندگی که باید در دانشگاه یاد می گرفتید اما... +تصاویر

اگر به هر دلیلی یک شغل کارمندی را قبول کردید، اگر رئیس تان در روز هزارتان کار به شما سپرد، اگر انقدر با مشتریان سر و کله زدید که مغزتان در حال انفجار بود… بهتر است آخر هفته ای که میخواهید به خاطر اضافه کاری بمانید، را به یک سفر اختصاص دهید.

2 روز بروید سفر، بروید کوه، بروید پیاده روی، با دوستانتان بروید بیرون، هرکاری میکنید، به خودتان آرامش بدهید و اجازه ندهید کارتان باعث شود سردرد شما برای شما باقی بماند و همیشگی شود. شما در دهه 20 یا در دهه 30 زندگیتان هستید، به طور میانگین هنوز 60 سال از زندگی تان باقی مانده… اجازه ندهید به همین راحتی از دستش بدهید.

  • نرگس عزیزی